چکیده:
در دوره¬ پس از جنگ سرد، در وضعیت قدرت تغییرات شگرفی ایجاد شده است. این تغییرات نظم جدیدی را در روابط قدرت-های بزرگ منطقه شرق آسیا حاکم کرده است و روابط دو جانبه میان چین، ژاپن، روسیه و آمریکا را باز تعریف نموده است. این نوشتار به بررسی جایگاه هر یک از این قدرت¬ها در شرق آسیا با توجه به منافع و اهداف استراتژیک امنیتی و اقتصادی آن¬ها بعد از فروپاشی شوروی میپردازد.
خلاصه ماشینی:
این تغییرات نظم جدیدی را در روابط قدرتهای بزرگ منطقه شرق آسیا حاکم کرده است و روابط دو جانبه میان چین، ژاپن، روسیه و آمریکا را باز تعریف نموده است.
بعد از پایان جنگ سرد و حاکم شدن نظام تک قطبی تغییرات گستردهای در روابط قدرتهای بزرگ در این منطقه ایجاد شد و در حال حاضر نیز با گرایش نظامبینالملل به سمت یک نظام تک قطبی مبتنی بر چندقطب، جهتگیریهای جدیدی را تجربه می کند.
تلاش روسیه برای اجرای اصلاحات اقتصادی با محوریت بازار، وابستگی این کشور به بازار جهانی و قدرتهای بزرگ اقتصادی نظیر اتحادیه اروپا، آمریکا، ژاپن و چین را بیشتر کرده است.
این ویژگیها سیاست خارجی واشنگتن نسبت به پکن را تحت تاثیر قرار داده است و باعث نفوذ اقتصادی آمریکا در شرق آسیا و زیر مجموعههای آن شده است.
با توجه به ملاحظات اقتصادی و روابط پیچیده متوجه خواهیم شد که افزایش وابستگی متقابل میان قدرتهای بزرگ در شرق آسیا باعث پویایی روابط پیچیده در این منطقه شده است.
رشد روزافزون اقتصادی و نظامی چین و متعاقب آن افزایش قدرت این کشور همراه با افزایش احساسات ناسیونالیستی در میان مردم چین، تهدیدات مختلفی را متوجه منافع ایالاتمتحده به عنوان قدرتمندترین بازیگر منطقه و جهان کرده است.
نوع روابط روسیه و ژاپن نیز محیط امنیتی شرق آسیا را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
اگرچه فروپاشی کره شمالی در کوتاه مدت ممکن است چین را با مشکلاتی مواجه کند اما کره متحد با توجه به احساسات ناسیونالیستی روبه افزایش در کره و همچنین نزدیکی فرهنگی و تاریخی به سمت چین متمایل خواهد شد تا آمریکا، روسیه و ژاپن (David, 2003: 4-15).