چکیده:
براساس نظریۀ نوخاستهگرایی، ذهن بهطور بدیع و پیشبینیناپذیری از بدن فیزیکی ظهور میکند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائتهای مهم نوخاستهگرایی، نوخاستهگرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصهها با نظریۀ حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از اینرو به نظر میرسد این نظریه در فضای فلسفۀ ذهن معاصر قابل بازخوانی و صورتبندی است و میتوان از نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی سخن گفت. در نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی، ذهن، در مرحلهای از تکامل سیستم پیچیدۀ مغزی و انداموارههای زیستی، بهصورت بدیع، پیشبینیناپذیر و با وابستگی پایهای به بدن مادی ظهور میکند و از سوی دیگر غیرقابل تقلیل به بدن است. بر اساس اتحاد خارجی ذهنـبدن مسئلۀ علیت ذهنی و رابطۀ ایندو چهرۀ دیگری به خود میگیرد که در اندیشۀ فیلسوفان پیش از ملاصدرا بیسابقه است.
خلاصه ماشینی:
بازخوانی نظریۀ حدوث جسمانی نفس در پرتو نظریۀ نوخاستهگرایی A Commentary on the Theory of Corporeal Origination of Soul According to Emergentism محمدجعفر جامهبزرگی( محمد سعیدیمهر(( رضا اکبری((( تاریخ دریافت: 29/1/1395 تاریخ پذیرش: 15/4/1395 چکیده براساس نظریۀ نوخاستهگرایی، ذهن بهطور بدیع و پیشبینیناپذیری از بدن فیزیکی ظهور میکند و وابسته به آن است، در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است.
در نظریۀ نوخاستهگرایی صدرایی، ذهن، در مرحلهای از تکامل سیستم پیچیدۀ مغزی و انداموارههای زیستی، بهصورت بدیع، پیشبینیناپذیر و با وابستگی پایهای به بدن مادی ظهور میکند و از سوی دیگر غیرقابل تقلیل به بدن است.
دیدگاه هاسکر برخلاف آفرینشگرایی نمیپذیرد که ذهن و تواناییهایش خارج از سیستم بیولوژیکی انسان به وجود مادی او افاضه شده باشد، بلکه نفس بهطور طبیعی با توجه به سازمان مناسب فیزیکی و عملکرد سیستم بدن و مغز ظهور مییابد.
زیرا کثرت مراتب وجود علیرغم وحدت واقعی، کثرتی حقیقی است و از این رو نفس از نظر صدرا، نه یک ویژگی فیزیکی متمایز از بدن و نه قابل تقلیل به بدن مادی، بلکه جوهری مستقل است.
از این منظر بدن مادی بهعنوان یک سیستم که داری انداموارۀ زیستی طبیعی است، در حرکت جوهری اشتدادی و سیر تکاملی خود از عناصر اولیه و سپس معدنیات، به مزاج متعادل رسیده و این مزاج متعادل سیستمی است که موجود بدیعی به نام نفس بهنحو پیشبینیناپذیری از آن ظهور میکند.
بحث و نتیجهگیری بازخوانی نظریۀ حدوث جسمانی نفس از منظر ملاصدرا در چارچوب مفهومی نوخاستهگرایی فرصت طرح این نظریه را در فضای فلسفۀ ذهن معاصر که بیشتر متمایل به فیزیکالیسم است میگشاید.