چکیده:
در پژوهش حاضر، محتوای کتابهای درسی فارسی متوسطهی دورهی اول (هفتم، هشتم و نهم) سال تحصیلی 96–97، از منظر کاربرد ابزارهای انسجام واژگانی و در چارچوب نقشگرایی هلیدی و حسن (1976) مورد واکاوی قرار گرفتند. پژوهش به شیوهی تحلیل محتوا و به صورت توصیفی انجام گرفت و محتوای آن شامل سه کتاب عنوان شده در فوق بود که از هریک، سه فصل به شیوهی تصادفی انتخاب شدند. مواردی که از نظر هلیدی و حسن ابزارهای انسجام واژگانی محسوب میشوند در سه کتاب درسی استخراج گردیده و بسامدگیری شد. درصد وقوع هریک از ابزارها نیز بهدست آمد. پس از بررسی دادهها مشخص شد، کتاب فارسی هفتم با 158 مورد، کتاب فارسی هشتم با 125 مورد و فارسی نهم با 120 مورد، در بهکارگیری ابزار انسجام واژگانی به ترتیب در رتبههای اول تا سوم قرار دارند. در کتاب فارسی پایهی هفتم، باهمآیی بیشترین ابزار انسجام بهکاررفته و تضاد، کمترین ابزار استفاده شده بود. در فارسی هشتم، باهمآیی و هممعنایی به ترتیب بیشترین و کمترین ابزار انسجام واژگانی بهکاررفته در این کتاب و در فارسی نهم نیز، شمول معنایی بیشترین و باهمآیی کمترین ابزار بهکار رفته بودند. در راستای تحلیل آماری دقیقتر و یافتن معناداری در توزیع ابزارهای انسجام واژگانی در هریک از کتابها، از آزمون مجذور کای استفاده گردید. بر اساس نتایج به دست آمده در سطح p
خلاصه ماشینی:
سنجش کاربست ابزارهاي انسجام واژگاني در کتاب هاي فارسي متوسطه ي اول ١ جلال رحيميان استاد زبان شناسي- دانشگاه شيراز سيد بهنام علوي مقدم دانشيار زبان شناسي- سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي چکيده در پژوهش حاضر، محتواي کتاب هاي درسي فارسي متوسطه ي دوره ي اول (هفتم ، هشتم و نهم ) سال تحصيلي ٩٦–٩٧، از منظر کاربرد ابزارهاي انسجام واژگاني و در چارچوب نقش گرايي هليدي و حسن (١٩٧٦) مورد واکاوي قرار گرفتند.
378) نظر به اهميت افزايش مهارت خواندن و درک مطلب در دانش آموزان و نيز نقش تأثيرگذار و به اثبات رسيده ي عامل انسجام در تأمين آن ، هدف مطالعه ي حاضر، تحليل محتوايي متن هاي موجود در کتاب هاي درسي فارسي سازمان آموزش و پرورش از منظر انسجام است .
با توجه به اهميت و نقش متن هاي درسي در افزايش مهارت خواندن و درک متن و نيز اهميت عامل انسجام در تأمين چنين هدفي، پژوهشگران در صدد برآمدند کتاب فارسي هفتم ، هشتم و نهم متوسطه ي دوره ي اول سال تحصيلي ٩٦-٩٧ را از منظر انسجام واژگاني مورد واکاوي قرار دهند.
)٢٠٠٧ ,Arabidana( به کتاب هاي زبان انگليسي دوره ي دبيرستان مدارس ايران پرداخته و نشان داده است نه تنها در کتاب هاي مذکور ابزارهاي انسجام واژگاني به کار گرفته شده اند؛ بلکه ، همراه با افزايش پايه ي تحصيلي، تغييري منظم در اين ابزارها ديده ميشود.
٦. تجزيه و تحليل داده ها همان طور که پيش تر بيان شد، از هريک از کتاب هاي درسي فارسي متوسطه ي دوره ي اول ، سه فصل به صورت تصادفي انتخاب شدند و از نقطه نظر ابزارهاي به کاررفته ي انسجامي مورد بررسي دقيق قرار گرفتند.