چکیده:
تفاوتهای موجود در سبکهای مختلف معنویتگرایی متأثر از تفاوت در مبانی نظری آنهاست. درک مبانی خداشناسی و انسانشناسی در یک جریان معنویتگرا میتواند در رمزگشایی از سبک زندگی آن جریان مفید باشد. مقاله حاضر سعی دارد با استفاده از پژوهشهای موجود درباره عقاید معنویتگرایان جدید، دیدگاه متداول این افراد درباره خداوند و انسان را بر محور خداشناسی پانتئیستی تحلیل نماید و ضمن بیان ویژگیهای خاص پانتئیسم در معنویت جدید، گمانهزنیهایی درباره تأثیرات آن بر سبک زندگی معنویتگرایان ارائه کند. بر اساس یافتههای این مقاله، خدا در معنویتگرایی جدید امری غیرمتعال، محلول در همهچیز، همراهیکننده و مشکلگشاست که در مواقع ضروری با توجه به ندای درون حاضر میشود و انسان نه بهعنوان عبد، مطیع یا تابع خداوند، بلکه بهعنوان بخش فعال از الوهیت و هوش هدایتگر جهان بهحساب میآید. این نگاه خاص پانتئیستی به خدا و انسان باعث شده است که بروز نشانههایی چون زندگی در لحظه، تقدیس ندای درون، تعامل با خداوند از طریق عشق به خود، دوست داشتن دیگران از طریق خوددوستی، دیدن هر چیز در شعاع وجودی خود و تأکید بر خودشکوفایی و خودبسندگی در سبک زندگی معنویتگرایان جدید محتمل باشد.
خلاصه ماشینی:
این نگاه خاص پانتئیستی به خدا و انسان باعث شده است که بروز نشانههایی چون زندگی در لحظه، تقدیس ندای درون، تعامل با خداوند از طریق عشق به خود، دوست داشتن دیگران از طریق خوددوستی، دیدن هر چیز در شعاع وجودی خود و تأکید بر خودشکوفایی و خودبسندگی در سبک زندگی معنویتگرایان جدید محتمل باشد.
» (حسنی 1396، 49) با مبنا قرار دادن این دو تعریف، مقاله حاضر سعی خواهد کرد مبانی فکری این الگو را بین معنویتگرایان جدید شفافتر کرده و با تحلیل عقاید آنها درباره خدا و انسان در قالب ایده پانتئیسم به درک چگونگی و شیوه زندگی این افراد و نشانههای خاص این سبک جدید معنویتگرایی کمک کند.
(گریفین 1388، 22) به دلیل همین درهمتنیدگی، مثلا بحث انرژی هم در هستیشناسی، هم در خداشناسی و هم انسانشناسی قابلطرح است و یا اینکه خداوند بهعنوان یک کلیت یکپارچه و محلول در همه اجزاء عالم میتواند بهطور مستقل ذیل عنوان خداشناسی طرح شود؛ اما بااینحال هستیشناسی و انسانشناسی معنویتگرایی جدید نیز چیزی جز تبیین خدا بودن هستی و انسان نخواهد بود.
بهعلاوه، در معنویتگرایی جدید خدای تییستی ادیان ابراهیمی (هرچند در حقیقت امری مطلق، نامتغیر، بینهایت، ازلی و غیر جسمانی است، اما) بهخاطر ضدیت معنویتگرایان جدید با نمادپردازیها و استعارههای مسیحی – یهودی، خدایی پدرسالار، زورگو و خارج از جهان ملموس معرفی میشود Monism David Griffin در این بحث سعی شده است در حد امکان در عناوین بحث از اصطلاح خداشناسی و انسانشناسی پرهیز شود؛ زیرا همانطور که گفته شد نمیتوان بهطورقطع گفت در هر یک از این حوزهها اندیشهای منسجم و نظاممند وجود دارد.