چکیده:
برنامه هستهای ایران طی یکی دو دهۀ اخیر به یکی از موضوعات و دستور کارهای مهم بینالمللی و منطقهای تبدیل شده است. با توجه به اینکه توافق هستهای ایران با گروه 1+5 دارای ابعاد بینالمللی و منطقهای است و همچنین با توجه به تمایز میان ساختارهای معناگرایانه انقلاب اسلامی ایران با نظام بینالملل و کنشگران منطقهای، این توافق در دو سطح بینالمللی و منطقهای توجه و تمرکز بازیگران و کشورها را به خود معطوف کرده و واکنشهایی را از سوی آنها به دنبال داشته است که از جمله این کنشگران میتوان به عربستان سعودی و اسرائیل اشاره کرد که همواره نسبت به برنامه هستهای ایران حساسیتهای خاصی را دنبال کردهاند. لذا مقاله حاضر در پی آن است تا به این سوال پاسخ دهد که توافق هستهای ایران و غرب چه تأثیری بر مناسبات و تعاملات عربستان سعودی و اسرائیل داشته است. نویسندگان در پاسخ به این پرسش و با استفاده از نظریه معمای امنیت، این فرضیه را مورد آزمایش قرار میدهند که توافق هستهای ایران و غرب زمینهساز تقویت مناسبات و تعاملات سیاسی- امنیتی عربستان سعودی و اسرائیل شده است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای و اینترنتی است.
خلاصه ماشینی:
هر چند در زمان جنگ اعراب و اسرائیل ، عربستان سعودی در کنار اعراب قرار داشت و برای مدتی کوتاه حامیان غربی اسرائیل را تحریم نفتی کرد اما بطور کلی از اواخر دهه ١٩٧٠ میلادی قائل به حق حیات برای رژیم اسرائیل شد و حتی به دنبال حل و فصل منازعه اعراب و اسرائیل برآمد تا خود را به عنوان یک قدرت برتر منطقه ای مطرح سازد و در این راستا / نیز در سال ١٩٨١ طرح صلح ملک فهد را ارائه کردند و در کنفرانس های مربوط به سازش در اسلو و مادرید شرکت جستند و همچنین طرح صلح ملک عبدالله را در سال ٢٠٠٢ مطرح کردند.
در این بین برخی عوامل نیز از جمله موضوع ایران و انقلاب اسلامی؛ گروه های اسلامی بخصوص حزب الله ، حماس و اخوان المسلمین ؛ تحولات منطقه ای ٢٠١١؛ مسأله آمریکا و مواردی دیگر سبب شده بود که دو کشور به رغم نداشتن مناسبات و تعاملات مستقیم و رسمی، مواضع مشترکی را دنبال کنند..
علاوه براین ، باید اذعان داشت که عربستان سعودی و اسرائیل در خصوص بسیاری از مسائل منطقه ای و بویژه موضوعات مربوط به لبنان و فلسطین دارای دیدگاه های مشابهی با ایالات متحده آمریکا هستند، آنها خواستار افزایش قدرت گروه های میانه رو و مصالحه جو مانند فتح در فلسطین و ائتلاف ١٤ مارس در لبنان و کاهش نقش و نفوذ گروه های مقاومت اسلامی از جمله حزب الله و حماس و دولت های طرفدار آنها بویژه ایران و سوریه هستند (اخوان کاظمی، نریمانی و صادقی،١٣٧:١٣٩٥).