چکیده:
این پژوهش با طرح این سوال که پویشهای حزب عدالت و توسعه ترکیه در عرصه خارجی در قبال منطقه
خاورمیانه بر چه مبانی استوار است؛ به این نتیجه رسیده است که ترکیه با عبور از نگر شهای ایدئولوژیک و
جنگ سرد، نگرش جدیدی را در سیاست خارجی خود تعریف کرده است. اینکه ترکیه بتواند در بستر چنین
نگرش و پویشی به بخش قاب لتوجه ازآنچه را که در پندار نخبگان آن جای گرفته است نایل آید، ه ماینک به
بخش مهم و لاینفک دستگاه سیاست خارجی آن بدل شده است. آ نچنا نکه قراین موجود بر دستگاه سیاست خارجی ترکیه هم نشان م یدهد، حاصل این نگرش در سیاست خارجی، پیدایش و تعقیب راهبردهای کارا و موثر در مواجهه با معادلات خاورمیانه و نحوه برخورد با قدر تهای بزرگ بوده است. شکی نیست که منطق حاکم بر این نگرش از کیسو ناشی از درک نخبگان سیاسی حاکم بر حیات سیاسی حال حاضر ترکیه و از سوی دیگر ناشی از موقعی تهای ژئوپلیتیکی این کشور در جغرافیای آسیای صغیر است و هدفی ندارد جز آنکه بخواهد به ارتقای موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور مدد رساند. درواقع قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در تر یکه باعث بهوجودآمدن تغ ییراتی در اصول سیاست خارجی این کشور شد، از جمله اینکه در مسایل منطقه خاورمیانه برای ارتقا جایگاه منطق های خود و امتیاز گرفتن از غرب استفاده میکند. از سوی دیگر، بهدلیل ناکامی در پیوستن به اتحادیه اروپا تلاش میکند با تا یکد بر منطق هی خاورمیانه و پررنگکردن نقش منطق های خود از دولتهای غربی امتیاز بیشتری بگیرد. در این مقاله سعی شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس اسناد و منابع کتابخان های به بررسی پوی شهای سیاست خارجی تر یکه در قبال منطق هی خاورمیانه با تا یکد بر دوران دولت اردوغان پرداخته شود و جایگاه این منطقه را بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه تبیین نماید
خلاصه ماشینی:
هرچند با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه و دولت اردوغان در ترکیه شاهد در اولویت قرار گرفتن خاورمیانه به عنوان یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی این کشور بودهایم و این سیاست نیز با تمرکز بر دو اصل افزایش عمق استراتژیک و به صفر رساندن اختلافات با همسایگان ، منجر به افزایش قدرت و نفوذ ترکیه شده بود، اما نوع تعقیب این سیاست ها، در رابطه با برخی موضوعات منطقه ای به خصوص در قبال بحران سوریه ، باعث بروز مشکلات امنیتی و اقتصادی برای ترکیه شده است ، به گونه ای که چالش هایی را برای سیاست خارجی کنونی و آینده این کشور در روابطش با برخی کشورها به وجود آورده است .
به بیانی دیگر هرچند ترکیه در چند سال گذشته با چرخش سیاست خارجی خود به سمت خاورمیانه توانسته بود بر میزان قدرت و اهمیت خود بیافزاید و حتی در رابطه با تحولات چند سال اخیر کشورهای منطقه توانسته است در برخی موارد به خوبی از آنها در جهت منافع خود بهره برداری کند، اما نوع موضع گیری و عملکرد دستگاه سیاست خارجی این کشور به خصوص در رابطه با بحران سوریه و همچنین نوع روابط آن با دولت عراق و همکاری با ناتو در استقرار موشک های پاتریوت ، پیامدهای سیاسی ـ امنیتی و اقتصادی را برای ترکیه به همراه داشت به گونه ای که این پیامدها سیاست خارجی این کشور را با چالش های مواجه خواهد کرد.