چکیده:
این مقاله با روش تحلیل محتوا و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای تهیه گردیده تا به شناختی مناسب از جغرافیای تاریخی کوهستان تبرستان در دو سده نخست اسلامی دست یابد. با پیدایش اسلام و فتح ایران توسط اعراب فصل نوینی در تاریخ این کشور آغاز شد که یکی از جلوه های چشمگیر آن ظهور نهضت علمی در میان مسلمین بوده است، از نیمه دوم سده سوم هجری، اقبال به شناخت سرزمین های جهان اسلام در میان مسلمانان جایگاه ویژه ای پیدا نمود و در شکل مسالک و ممالک نویسی خود را نشان داد. نخستین و شاید بتوان گفت معتبرترین کتب جغرافیایی، در سده سوم و چهارم تالیف و سرمشقی جهت آثاری از این دست گردید که در قرنهای بعدی نوشته شد. حتی به نظر می رسد تاریخ نویسی معاصر نیز به نوعی متاثر از آن است. لیکن نگاهی ژرف به تواریخ محلی، ما را با گونه ای متفاوت از اطلاعات، در زمینه جغرافیای تاریخی منطقه تبرستان آشنا می سازدکه بهره گیری از آن می تواند در روشن نمودن نقاط مبهم تاریخ دو سده نخست هجری یاری بخشمان می باشد.
خلاصه ماشینی:
کوهستان وندادهرمزد، کوههای شروین، جبال قارن، روبنج و فادوسبان مقدمه: تقریبا همه نویسندگان سده چهارم ـ جز این فقیه همدانی ـ و کسانی که در قرون بعدی تالیفاتی در زمینه جغرافیا و تاریخ داشته اند از دیدگاهی مشترک در باره جغرافیای تاریخی تبرستان و نام گذاری تقسیمات کوهستانی آن، برخوردارند.
پرداختن به منابع ما را به دو دستگی میان آنها رهنمون می سازد؛ از یک سو، طبری و منابع تاریخی محلی قرار دارند که ابن فقیه را نیز باید بر آنان افزود و در سوی دیگر استخری و ابن حوقل با دیگر جغرافی نویسان مسلمان که به نوعی متاثر از این دو نفر می باشند.
پرسش هایی نظیر اینکه؛ مکان دقیق کوههای وندادهرمزد و شروین که مکرر منابع تاریخ محلی به آنان اشاره می شود، کجاست؟ چه پیوندی میان این دو مکان با جبال ونداسفان و شهریارکوه میتوان برقرار کرد؟ از چه زمانی این تقسیمات شکل گرفته بود و تا چه مدت ادامه یافت؟ آیا در منابع جغرافیایی که در سده های بعد نوشته شد این اسامی موجود بوده و یا نامهای دیگری رایج گشت؟ همان گونه که اشاره کردیم منابع ما از نظر محتوا به دو گروه قابل تقسیمند.
کوهستان تبرستان از برافتادن ساسانیان تا مرگ مازیار گزارش های جغرافی نویسان اسلامی در پیوند با نام این کوهها موجب پیدایش تفاسیر گوناگونی میان اهل فن گشته است، مشهورترین گفته همان است که گوید به روزگار ساسانیان ،کوهستان جنوبی مازندران کنونی بخشی از پذشخوارگر بود.
باز هم بر اساس گزارش های استخری و ابن حوقل کوه قارن نیز باید در مناطق شرقی جبال تبرستان و با کوههای گرگان ـ جرجان ـ هم سامان باشد.