چکیده:
پژوهشگرانی که به بررسی اقطاع نظامی در عصر سلجوقی و ارزیابی تلاش های وزیر نظام الملک طوسی در ایجاد و نقش او در تحول ساختاری آن در قیاس با عصر بویه ایان قبل از آن پرداخته اند نظریه های مختلف و متفاوتی دارند که این اختلاف ناشی از نوع نگاه این پژوهشگران به گفتارهایی است که در این باره در کتاب «سیاست نامه» نظام الملک آمده است. در میان این پژوهشگران، تنها گروه اندکی تلاش نموده اند که گفتارهای نظام الملک را در کتاب سیاست نامه به صورت تاریخی و عمیق و بر مبنای تحولات سیاسی، فکری، اقتصادی و نظامی عصر سلجوقی مورد بررسی و مطالعه قرار دهند. نویسنده این مقاله سعی دارد سیر تحول تاریخی مفهوم اقطاع در عصر پادشاهان بزرگ سلجوقی (طغرل بیگ،آلپ ارسلان، ملکشاه) را مورد بررسی قرار داده و تلاش های وزیر نظام الملک طوسی و نقش او در پیدایش اقطاع نظامی را در پرتو دیگر منابع تاریخی واکاوی کند. در این بحث و بررسی رابطه میان میراث ترکی و اقدامات اقطاعی عصر بویه ای و اقدامات و تلاش های نظام الملک مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در این مقاله اشاره های تاریخی موضوع اقطاع نظامی در منابع اولیه مورد ارزیابی قرار گرفته است و در کنار آن گفتارهای مربوط به این نوع اقطاع در کتاب سیاست نامه که نظام-الملک آن را در اواخر حیات خود تالیف نموده است با دقت خاصی بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
نظر به اینکه در خراسان آنروزی، همچنان آداب و رسوم قدیمی ایرانی رواج داشت ،شیوهی حکومتداری سلجوقیان تحت تاثیر اندیشه حکومت دیکتاتوری ایرانی قرار گرفت و مملکت به عنوان ملک شخصی خان و پادشاه محسوب میشد که به نیابت از قبیله خود مالک آن بوده و در چارچوب شخصی میتوانست طبق سلیقه شخصی خود به دخل و تصرف در آن بپردازد و یا بخشی از آن را در میان افراد خانواده اقطاع کند و این همان اقدامی است که طغرل بیگ پادشاه اول سلجوقیان با پیروزی بر لشکر غزنوی در جنگ دندانقان در سال 431ه/1039م به آن دست زد و باعث تحکم کیان سیاسی سلجوقیان و به رسمیت شناختن آنها از طرف خلافت عباسی به عنوان پادشاهان اسلام و مسلمین شد.
بعد دیگر این تحول در ساختار ارتش سلجوقی نمایان میشود که به جای تکیه بر قبائل ترکمن به مجموعهای از غلامان (بردههای ممالیک) روی آورد و به منظور تهیه منابع مالی برای رفع نیازهای ارتش سلجوقی نظام اقطاع تا جایی فراگیر شد که همه گوشه و کنار امپراتوری پهناور سلجوقی را پوشش میداد و این همان چیزی است که تاریخ نویسی مانند عماد اصفهانی (ت 597ه/1200م) را بر آن داشت که ادعا کند پیدایش اقطاع نظامی به دست خواجه نظامالملک بودهاست و چنین گوید«نظامالملک هنگام به دست گرفتن وزارت دریافت که قوام حکومت به هم ریخته است و احکام دینی در اواخر دولت بویهای و اوایل دولت سلجوقی دچار تغییر و تحول شد و ایالتها با روی کار آمدن این سلجوقیان و فروپاشی آن بویهایان ویران شده است و کشور فقیر و تهیدست شده است و والیانی ضعیف بر آن مستولی شدهاند و قدرت را به دست گرفتهاند و همیشه مرسوم بود که مالیاتها گردآوری شده و به سپاهیان تحویل داده شود و هیچ کسی قبل از آن اقطاعی نداشته است.