چکیده:
امروزه در ادبیات روابط بینالملل در هنگام بحث در باب تبیین رفتار دولتها در کنار مبارزه برای قدرت و مبارزه برای ثروت به مبارزه برای شناسایی نیز اشاره میکنند. در بافت معنایی مبارزه برای شناسایی، دولتها در راستای مورد شناسایی قرارگرفتن و پذیرفته شدن حق حیات (شناسایی حداقلی) و لایههای مختلف هویتی خود از جمله منزلت (شناسایی حداکثری) تلاش میکنند. با توجه به اینکه اگر شناسایی مد نظر دولت به طور مسالمت آمیز محقق نشود، مبارزه برای شناسایی وضعیت خشونت باری به خود گرفته و شرایط منجر به جنگ را ایجاد میکند، در صورت وجود سازوکارهایی که شناسایی را به طور مسالمت آمیز محقق کنند، این سازوکارها میتوانند به مثابه نیروهای تقویت کننده بنیادهای صلح در عرصه بینالمللی عمل کنند. بنابراین سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا سازوکارهای شناسایی در سطح بین المللی وجود دارند که شناسایی درون آنها به صورت مسالمت آمیز محقق گردد؟ در پاسخ به این سوال تلاش شده است تا مفهوم سازی نظری در باب سازوکارهای شناسایی صورت گیرد. بنابراین به لحاظ روشی، مقاله حاضر پژوهشی مبتنی بر تحلیل نظری و ایده پردازانه درباره سازوکارهای شناسایی است که تلاش می کند تعریفی از سازوکارهای شناسایی ارائه دهد و مصداق های عینی این مفهوم در سیستم بین المللی را تعیین کند. مراد از سازوکار، هرگونه ترتیبات و روابطی است که شناسایی را به صورت مسالمت آمیز محقق میکنند. در این نوشتار سعی شده است با توجه به تقسیم-بندی مبارزه برای شناسایی به شناسایی حداقلی و حداکثری، سازوکارهایی برای تحقق شناسایی در این دو حوزه بازشناسی یا تعریف شود..
خلاصه ماشینی:
با توجه به اينکه اگر شناسايي مد نظر دولت به طور مسالمت آميز محقق نشود، مبارزه براي شناسايي وضعيت خشونت باري به خود گرفته و شرايط منجر به جنگ را ايجاد مي کند، در صورت وجود سازوکارهايي که شناسايي را به طور مسالمت آميز محقق کنند، اين سازوکارها مي توانند به مثابه نيروهاي تقويت کننده بنيادهاي صلح در عرصه بين المللي عمل کنند.
با توجه به مباحث فوق مي توان گفت که فرهنگ لاکي حاکم بر سيستم بين الملل با هنجارها و مجاري رسمي که از طريق آنها شناسايي نمود مي يابد يا به تعبير هدلي بول (١٩٧٧,Bull)، جامعه دولت ها١ به منزله ساختار شناسايي مسالمت آميز در سطح حداقلي در روابط بين المللي امروز عمل مي کند و بايد انتظار داشته باشيم که دولت ها در مبارزه براي کسب شناسايي حداقلي وضعيت خشونت باري را تجربه نکنند.
بنابراين آيا مي توان گفت که منزلت قدرت درون وضعيت هاي سلسله مراتبي مورد شناسايي قرار مي گيرد؟ پيش از پاسخ دادن به سؤال فوق مي بايست به اين سؤال پاسخ داد که آيا وضعيت هاي سلسله مراتبي درون سيستم بين المللي وجود دارند؟ ١-١-٢ سلسله مراتب درون آنارشي در خصوص موضوع امکان پذيري وجود سلسله مراتب درون آنارشي بايد توجه داشته باشيم که هر گاه يک بازيگر (دولت مسلط ) اقتدار خود را بر بازيگر ديگر (دولت تابع ) اعمال کند، سلسله مراتب پديد مي آيد.