چکیده:
امریکا را باید از معدود کشورهایی دانست که در چارچوب ساختار سیاسی و اجتماعی آن ، گـروههـای ذینفـوذ و لابــی از جـایگــاه خاصـی بــرای «تاثیرگـذاری بـر نظـام تصمیم سازی» (داخلی یا خارجی ) برخوردار بودند، و در عـین حـال، بـه منزلـة بخـش معمول و عادی این نظـام یـا «نمـاد اجتمـاع قـانونی و مـشروعی از منـافع » محـسوب می شوند. این وضـعیت از یـک سـو در شـرایط خـاص ایـن جامعـه بـه ویـژه از بعـد «مهاجرپذیری»، «تکثرگرایی » و «فراگیری منافع سـازمانیافتـه » ریـشه دارد؛ و از سـوی دیگر، به توانمندیها و سازوکارهای این طیف از بازیگران در مسیر پیش برد و تحقـق اهداف مطلوب مربوط می شـود. در ایـن میـان، لابـی قـومی ــ نـژادی مـدافع یهـود و صهیونیسم از موقعیتی منحصر به فرد برخوردار است ؛ وضعیتی که افزون بر تاثیرپذیری از ویژگی های بالا، به قابلیت های تامل برانگیز این لابی مربوط می شود. در این نوشـتار، ضمن بررسی زمینه های تقویت جایگاه گروههای فشار یا ذینفع در این کشور، سـعی * این مقاله برگرفته از پروژهای است که با محور «الگوی اثربخـشی لابـی مـدافع یهـود در سیاسـت و حکومـت آمریکا» در دانشگاه فردوسی مشهد تصویب شده است . ** عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد (a.keivan.ir@gmail.com). می شود که عوامل موثر بر قدرتیابی لابی مزبور به ویژه در ارتبـاط بـا سیاسـت سـازی خاورمیانه ای این دولت ، مورد بازنگری قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
بازتعريف نقش لابي مدافع يهود و صهيونيسم 1* در جامعه و سياست امريکا تاريخ دريافت : ٨٩/٨/٢٠ دکتر سيد اصغر کيوانح يني **٢ س تاريخ تأييد نهايي : ٨٩/٩/٢٥ چکيده امريکا را بايد از معدود کشورهايي دانست که در چارچوب ساختار سياسي و اجتماعي آن ، گـروههـاي ذينفـوذ و لابــي از جـايگــاه خاصـي بــراي «تأثيرگـذاري بـر نظـام تصميم سازي» (داخلي يا خارجي ) برخوردار بودند، و در عـين حـال، بـه منزلـة بخـش معمول و عادي اين نظـام يـا «نمـاد اجتمـاع قـانوني و مـشروعي از منـافع » محـسوب مي شوند.
پرسـش اصـلي اين نوشتار چنين است : جريان ظهور و قدرت يابي لابـي مـدافع يهـود و صهيونيـسم در عرصة سياست و حکومت در امريکا، به ويژه تصميم گ ريي خارجي ، از چه عواملي تأثير پذيرفته است ؟ براي پاسخ به اين پرسش ، بر اين فرضيه تأکيد مي کنـيم کـه : زمينـه هـاي اصلي قدرتيـابي لابـي اسـرائيل در امريکـا، بـيش از بـستر قـانوني نهادينـه شـده، بـه توانمنديهاي خاص اين اقليت در مسير تحقق و پيش برد اهداف مطلوب بـازمي گـردد.
٢. جايگاه گروههاي فشار و ذي نفوذ در جامعه و سياست امريکا به رغم تأکيد فراوان بر اصل «فراگيري منافع سازمانيافته » به منزلة يکي از اصول حاکم بر ساختار سياسي ـ اجتماعي جامعة امريکا، که باعث شده از اين کشور بـه منزلـة «جامعـة گروه هاي ذينفع » ياد شود، فضاي نظريه پردازي با محور نقش آفريني گروههـاي مزبـور، از نوعي تنوع چندقطبي برخوردار است .