چکیده:
امروزه برای اکثر افراد در جوامع مختلف فرایند انتخاب همسر مسئله ای مهم و مشکل است. انتخاب فرد مناسب برای ازدواج یکی از پراسترس ترین تصمیمات فرد در طول زندگی می باشد. افراد برای یافتن فرد مناسب ازدواج به شدت تلاش و سعی می کنند قبل از ازدواج دریابند آیا انتخاب صحیحی کرده اند. اما متاسفانه زیربنای اساسی تلاش افراد در انتخاب فرد مناسب از باورها یا انتظارات غیرواقعی نشات می گیرد. کوب، لارسون و واتسون (2003)، جهت بررسی این باورها، مقیاس نگرش های مربوط به انتخاب همسر را ساختند که 7 باور غیرمنطقی را مورد ارزیابی قرار می داد: زندگی مشترک، تنها و فقط یکی، عشق کافی است، آسانی تلاش، زوج متضاد، ایده آل نگری و اطمینان کامل. پژوهش حاضر اعتبار و روایی نسخه فارسی این مقیاس را مورد بررسی قرار داد و بر اساس تحلیل عامل به استخراج باورها پرداخت که عبارت بودند از: عشق باوری، تجربه محوری، ایده آل نگری، متضاد جویی، آسان بینی و خوش باوری. موفقیت تحلیل عاملی در نشان دادن ساختار زیربنایی پرسشنامه و میزان قابل توجه واریانس تبیین شده توسط آن را می توان به عنوان شاهدی بر روایی در نظر گرفت. اعتبار پرسشنامه از سویی با استفاده از آلفای کرونباخ و از سوی دیگر بر اساس میزان بالای واریانس تبیین شده توسط تحلیل عاملی تایید شد.
خلاصه ماشینی:
R. Hasan Tavakoli دانشجوي دکتراي روانشناسي تربيتي دانشگاه شهيد بهشتي دريافت مقاله : ٨٩/١٠/٦ دريافت نسخه اصلاح شده: ٩٠/٥/١٥ پذيرش مقاله : ٩٠/٥/٣٠ چکيده : کوب، لارسون و واتسون (٢٠٠٣)، جهت بررسي اين باورها، مقياس نگرش هاي مربوط به انتخاب همسر را ساختند که ٧ باور غيرمنطقي را مورد ارزيابي قرار مي داد: زندگي مشترک، تنها و فقط يکي ، عشق کافي است ، آساني تلاش، زوج متضاد، ايده آلنگري و اطمينان کامل .
يکي از علت هاي بي شمار شيوع بالاي طلاق و نارضايتي در زندگي زناشويي در جامعه امروز، وجود باورهاي غيرمنطقي بررسي اعتبار و روايي مقياس نگرشهاي مربوط به انتخاب همسر/٤٠٣/۴۰۳ در مورد ازدواج است ؛ به طوريکه افراد از همسر خود انتظار دارند به صورت همزمان نقش يک دوست ، همدل، شريک جنسي بي عيب ، مشاور و حتي نقش پدر و مادر را ايفا کند (لارسون، ١٩٨٨).
باورهاي محدودکننده در مورد انتخاب همسر به صورت باورهاي شخصي تعريف مي شوند که بنا بر تعريف لارسون (٢٠٠٠) شامل چهار دسته باور هستند: ١) محدود کردن انتخابهاي فرد بر اساس اين که با چه کسي و چه زماني ازدواج کند، ٢) تقويت کردن باور به تلاش بيش از حد يا بسيار کم براي يافتن همسر مناسب ، ٣) عدم توجه عميق در مورد ضعف ها و قدرتهاي درونفردي و عوامل شخصيتي مؤثر بر موفقيـت زندگي زناشويي و ٤) باور به دائمي بودن مشکلات مربوط به انتخاب همسر و عدم وجود راهحل هاي مناسب و سازنده.
لارسون (١٩٩٢) بر اساس پژوهش هاي پيشين ، ٩ گروه باور محدودکننده را که افراد در مورد انتخاب همسر دارند، معرفي مي کند که عبارتند از: ١) تنها يکي و فقط يکي ٥؛ فردي که اين باور را دارد، معتقد است «تنها يک فرد مناسب در دنيا براي ازدواج با من وجود دارد».