چکیده:
پژوهشها نشان داده اند که نارضایتی زناشویی با مجموعه وسیعی از مسائل و مشکلات فراگیر فردی و بین فردی همراه است. اقدامات مداخلهای نیز عمدتا بر اساس نتایج چنین مطالعاتی و با هدف کنترل آن ها طرح و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش «الگوی مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» در کاهش نارضایتی زناشویی صورت گرفت. در این بررسی 28 زوج (56 آزمودنی) بر اساس علاقه، مصاحبه تشخیصی و نمرات مربوط به پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی در برنامه آموزشی «مکالمه زوجین با موقعیت/فرد سوم» شرکت کردند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که اگرچه الگوی ترکیب خطی ابعاد رضایت زناشویی در متمایز کردن سطوح متغیر گروه موثر بود، اما سه مولفه ارتباطی روابط زناشویی، بستگان و دوستان و ازدواج و فرزندان به میزان قابل توجهی بیشتر از شش مولفه دیگر تحت تاثیر مداخله مورد نظر در بررسی حاضر قرار گرفتند. بر این اساس می توان گفت اصلاح الگوی مکالمه زوجین از طریق اصلاح تحریف های شناختی و نیز کنترل و تنظیم هیجانی می تواند سطح رضایت زناشویی را تا حد قابل توجهی افزایش دهد.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي آموزش «مکالمه زوجين با موقعيت /فرد سوم» در کاهش نارضايتي زناشويي The Effectiveness of “Couple’s Dialogue with Third Position/Person” Training to Reduce Marital Dissatisfaction دکتر حسين پورشهريار H.
اگرچه نتايج برخي از پژوهش ها نشان مي دهد که سبکهاي دلبستگي ايمن با رضامندي زناشويي همبستگي مثبت نشان مي دهد (مظاهري، ١٣٧٩؛ هزن و شيور، ١٩٩٧؛ جانسون و همکاران، ٢٠٠١؛ گوردون و کريستمن ، ٢٠٠٨)، اما ارتباط انواع سبکهاي دلبستگي با ميزان رضامندي زناشويي در بيشتر پژوهش ها در کنار متغيرهاي ديگري نظير احساس تعهد قابل توجه نسبت به همسر (بشارت، ٢٠٠٣؛ بلو و همکاران، ٢٠٠٨)، مسئوليت پذيري زياد نسبت به نقش هاي زنانه و يا مردانه (لوسير و همکاران، ١٩٩٣؛ هپبورن و همکاران، ١٩٩٦)، تولد فرزند و طول مدت زندگي مشترک (کريستينا و همکاران، ٢٠٠٦؛ بوردن و همکارن، ٢٠١٠)، سلامت روانشناختي و روابط بين فردي کافي (جانسون و کوهن ، ٢٠٠٦؛ لمنز و همکاران، ٢٠٠٧؛ بلو و همکاران، ٢٠٠٨؛ ايکرت، ٢٠٠٩)، شباهت در باورهاي مذهبي (حاصلي ، ٢٠٠٦) و خشونت ديدگي زنان (پناغي و همکاران، ١٣٩١) مورد بررسي قرار گرفته است .
براي مثال نتايج تحقيقات نشان دادهاند که رضايت زناشويي مي تواند با برخي از ويژگي هاي شخصيتي نظير مسئوليت پذيري (سيمونلي و سايرين ، ٢٠٠٨)، صميميت (مارتين و اشبي ، ٢٠٠٤؛ فيليپ ، ٢٠٠٥؛ پاتريک و سايرين ٢٠٠٧؛ )، سبکهاي مقابله اي (ملازاده، ١٣٨١)، بخشودگي (مولت و سايرين ، اثربخشي آموزش «مکالمه زوجين با موقعيت /فرد سوم» در...
اين پرسش نامه به عنوان يک ابزار معتبر در پژوهش هاي متعددي براي بررسي رضايت زناشويي مورد استفاده قرار گرفته است (ثنايي ، علاقبند، فلاحتي و هومن ، ١٣٨٤).
Third person effects in interview responses on life satisfaction, Journal of Applied Social Science Studies, 133(2), 323-333.