چکیده:
در این مقاله عوامل موثر بر ساختار فضایی-کالبدی روستای گلحصار شهرستان ری در استان تهران در ارتباط با کلانشهر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و از دادههای اسنادی و نیز اطلاعات حاصل از پیمایش استفاده شده است. در تحقیق علاوه بر شیوههای توصیفی، تکنیک تحلیل ساختاری متقاطع در نرمافزار میکمک نیز بهکار گرفته شده است. یافتهها نشان داد که این روستا طی شش دهه اخیر، رشد سرسامآور جمعیتی و فیزیکی را پشت سرگذاشته و تحولات عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی پذیرفته است. مهاجرت به روستا تحت تاثیر عملکردهای کلانشهر تهران و تحولات اقتصادی متاثر از آن در روستا محقق گردیده است. فاصله نزدیک 4 کیلومتری روستا با تهران موجبات تغییر کشت از گندم و جو به سبزیجات را در بیش از 90 درصد از زمینهای کشاورزی فراهم آورده و نیاز به کارگر را 12 برابر افزایش داده است. استقرار صنایع و فعالیتهای عظیم پالایش نفت، کارگاههای آلاینده و غیرمجاز و فعالیتهایی که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار به تهران وابستهاند و نیز وجود و رونق بازار شغلهای ساده و بهخصوص فعالیتهای ساختمانی در تهران از عوامل دیگر تاثیرگذار بر ساختار فضایی کالبدی روستا بودهاند. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نیز نشان داد که از میان 28 متغیر شناسایی شده تاثیرگذار، «ضعف مقررات محیط زیستی و اجرای آنها»، «موقعیت روستا در نزدیکی تهران»، « سهولت تغییر کاربری» و «امکان تفکیک خودخواسته زمین»، «بازار کار در تهران» و«امکان گریز از مقررات»، کلیدیترین عوامل محسوب میگردند.
خلاصه ماشینی:
در سال های گذشته بیش از ٣٥٠ خانوار از افراد بومی که بسیاری از آنان حتی هنوز صاحب نسق زراعی و املاک و زمین کشاورزی هستند، به شهر مهاجرت نموده اند در مقابل ، ورود چند برابری مهاجر از داخل و خارج از کشور( افغانستان ) سبب رشد فیزیکی و جمعیتی روستا گردیده است ، به طوریکه قوچ حصار و سلمبر قدیم که در فاصله چند صد متری از یکدیگر قرار داشته و تا ٥٠ سال قبل ، از کمتر از ٣ هکتار فضای سکونتگاهی برخوردار بودند، به یکدیگر متصل شده و اکنون فضایی بالغ بر ٣٦ هکتار را تحت کاربریهای مختلف سکونتگاهی قرار داده اند (دهیاری گلحصار، ١٣٩٥).
شهر تهران از جهات دیگری نیز در تحولات فضایی کالبدی این روستا مؤثر بوده است : اول ، تأثیر بر تغییر کشت ها از گندم و جو به برداشت ٣ تا ٤ باره انواع سبزیجات در زمین های کشاورزی که نیاز به نیروی کار را چند برابر ساخته و ماهیت کارها که عمدتا کارهای جسمانی بوده برای مهاجران ایرانی کم - جاذبه و برعکس برای افاغنه جذاب بوده است ؛ دوم ، رواج و رونق فعالیت هایی چون فروش دام زنده ، قالی - شویی، کشتارگاه دام ، کارگاه های بازیافت زباله و چربیسوزی (که عمدتا به دلیل ضعف اجرای مقررات محیط زیستی در این منطقه استقرار یافته اند)، کارگاه های خیاطی و بافندگی، نجاری، کابینت سازی و انبارهای کالا که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار وابسته به تهران هستند؛ سوم ، بازار کارهای ساختمانی در تهران (ساخت وساز، تعمیرات ، نقاشی ساختمان و مانند آن )؛ چهارم ، وجود صنایع بزرگی چون پالایشگاه تهران و خوشه های صنعت وابسته به آن ؛ و پنجم ، وسعت رفت وآمدها و حمل سبزیجات به تهران و گسترش بخش حمل ونقل .