چکیده:
تقابل دوگانه سازندة بنیادین داستان جمشید است و دو دورة سپاس و ناسپاسی را در این داستان مشخص میکند. در ژرفساخت تقابل دوگانة این داستان، دو اصل مهم به نام «پر بهادادن به پیوند خویشاوندی» (OOK) و «کم بهادادن به پیوند خویشاوندی» (UOK) وجود دارد. اصل اول به همة رویدادها در دورة سپاس جمشید، مفهومی مثبت و اصل دوم به همة رویدادها در دورة ناسپاسی او، مفهومی منفی داده است. هر رویدادی در دیدگاه تقابل دوگانة لوی استروس، «اسطوره ـ واج» خوانده میشود. در این مقاله داستان جمشید در بُعد همزمانی در دو دورة متقابل و برپایة OOK و UOK، به چهل اسطوره ـ واج تقسیم شده و در جدولی به نمایش درآمده است. این جدول بیانگر آن است که در داستان جمشید بهطور آشکار دو نوع تقابل «دوگانة علت و معلولی» و «دوگانة تناقضی» وجود دارد. برپایة این دو نوع تقابل، معنای پایانی تکتک هر اسطوره ـ واج و معنای کلی دورههای متقابل داستان جمشید بیان میشود. از تحلیل پایانی تقابلهای دوگانة داستان این نتیجه به دست میآید که چون اسطوره ـ واجهای دورة ناسپاسی جمشید بیش از دورة سپاس او هستند، پایان داستان به نابودی او و خواری ایرانیان میانجامد. آنچه بیان شد چکیدهای از این پژوهش است که بهطور گسترده با استفاده از نظریة «تقابل دوگانة لوی استروس» به چند پرسش اساسی دربارة ساختار این داستان در شاهنامه پاسخ میدهد.
خلاصه ماشینی:
کلیدواژهها تقابل دوگانه اسطوره شاهنامه جمشید لوی استروس موضوعات نقد و نظریه های ادبی در متون ادب فارسی 1ـ مقدمه تقابل دوگانه در درک و فهم پایانی یک داستان اسطورهای بسیار ارزشمند است؛ زیرا آنچه در اینگونه داستانها آشکارا از آن سخن میرود ضدبودن و تقابل شخصیتها و مکانها و از همه مهمتر تقابل رویدادها یا کنشهای آن داستان است؛ گفتنی است یک خواننده یا شنونده بهآسانی از روزگار کهن تاکنون، این تقابلها را درمییابد و آنها را آگاهانه یا ناآگاهانه به شکل نیک و بد میتواند طبقهبندی کند؛ اما در اسطورهها، منطق و استدلال و بهاصطلاح، نظام علت و معلولی به شکل آشکاری وجود ندارد (لوی استروس، 1373: 137)؛ به همین سبب همة افراد بیان روشنی برای معنای پایانی در تقابلهای دوگانه نمیتوانند ارائه دهند؛ بنابراین باید با نظریههای نوین مانند نظریههای زبانشناسی و روایت و اسطوره آنها را تحلیل کرد و به شکل روشن پیام پایانی آنها را بازگفت.
بنابراین تاکنون داستان اسطورهای جمشید از دیدگاه تقابل دوگانة لوی استروس بهویژه باتوجهبه دو اصل «پربهادادن به پیوند خویشاوندی» و «کم بهادادن به پیوند خویشاوندی» کاوش نشده است؛ بنابراین ضرورت دارد با این تحلیل جنبههای پنهان دیگری از شاهنامه آشکار شود؛ درواقع با روشنکردن غنای زبانی و ادبی و حماسی شاهنامه، راه جهانیشدن آن نیز بیشتر هموار خواهد شد.
به بیان روشنتر در این پژوهش تنها رویدادهای داستان جمشید آنگونهکه در شاهنامه گزارش شده است، پایة تحلیل قرار میگیرد؛ بنابراین برای کشف تقابلهای دوگانه در جنبة همزمانی ابتدا همة داستان به دو قسمت متقابل تقسیم و سپس رویدادها یا کنشهای هر قسمت در جایگاه اسطوره ـ واج استخراج میشود.