چکیده:
پژوهش در نشانهها و تحلیل داستانهای شاهنامه میتواند در شناخت علمی این اثر و راه یافتن به اندیشههای متن و عواطف خالق آن راهگشا و موثر باشد. عناصر شعری – عاطفه، زبان، تخیل، آهنگ و سبک و اسلوب بیان- به شاعر یاری میرسانند تا بتواند تاثیر کلام خود را تا حد بیان تجربههای ذهنی افزایش دهد و امکان انتقال عواطف خود را به دیگران از طریق زبان فراهمآورد. در این جستار، به بررسی عناصر شعری با تکیه بر نشانهها، در داستان کیکاووس و جنگ مازندران پرداختهایم تا از این رهگذر به گسترههای فکری و احساسی فردوسی برسیم. اما چون فردوسی سخن منثور منابعی چون شاهنامه ابومنصوری را به نظم کشیده، بیشتر اندیشهها و عواطف حماسهسازان نخستین را، بسان کرده است و برای انتقال مفاهیم و اندیشههای شخصی، مجالی نداشته است. البته بیان پندها و تالمات روحی در پایان داستانها اندک فرصتی برای فردوسی فراهم آورده است تا به بیان عواطف و احساسات خودش بپردازد ولی بیشتر در فحوا، زمینه و بافت کلام، خواستههایش را گنجانده است؛ یافتن این اندیشهها نیازمند واسازی از طریق نشانهها است. این پژوهش، با مطالعه کتابخانهای و از راه توصیف و تحلیل نشانهها و عناصر شعری داستان رزم مازندران شاهنامه، نشان میدهد که امانتداری فردوسی به منبع و متن حماسی منثور، اجازه نمیداده که سخن و خواسته خویش از این داستان را که همانا «تنفر از ظلم و بیداد» است، به صراحت، بگوید و شاعر هم نمیخواسته است به طور مستقیم (از زبان راوی) ، حمله ایرانیان را در داستان مورد نکوهش قرار دهد (هرچند که قهرمانان آنرا نادرست میدانند) ، اما نشانهها و عناصر شعری در خدمت بیان این اندیشه و عاطفه شاعر قرار گرفتهاند، و او عاطفه و احساس فردی خود را، اگرچه علیه اردوی نیکی باشد، در فحوای کلام گنجانیده است.
خلاصه ماشینی:
واژۀ «ایرانیان» نیز در پایان مصراع، به جهت قرارگرفتن در قافیه، بیانگر محور فکری شاعر است که با تکیه بر روی این واژهها مفهوم بیدادگری سپاه کاووس را برجستهتر کرده تا در ذهن مخاطب جای دهد.
شاعر در اینجا یورش دیوسفید به سپاه ایران را با لحن و بیانی حماسی و باشکوه به تصویر میکشد، گویی در اردوی نیکیاند و البته، آمدن فرستادۀ شاه مازندران به نزد دیوسفید را، هم، اینگونه بیان میکند: چوآمد به نزدیک آن سرفراز بگفت آنچ بشنید از آن رزمساز (همان: 15) کاربرد صفت اشارۀ «آن» به قصد تفخیم است و صفات سرفراز و رزمساز، مفهوم بیت را در بیانی حماسی در خدمت دیو سفید و شاه مازندران قرار میدهد.
در بیت سوم از عناصری که در القای لحن و بیان سبک حماسی صحنۀ یورش دیوسپید، بسیار مؤثر افتاده است، میتوان به موسیقی واژههای بهکار رفته اشاره کرد؛ شاعر توانسته است به کمک موسیقی الفاظ، همان حال و انفعال احساسیی را که خود از این صحنه داشته، به گونهای مؤثر به خواننده نیز انتقال دهد.