چکیده:
به رغم اینکه روحانیت شیعه در طول تاریخ ایران اسلامی مهم ترین جریان فعال و تاثیرگذار در حوزه های مختلف علمی و عملی بوده، در عرصه تاریخ نگاری به نسبت نقشی که داشته اند، کمترین حضور را دارد. مهم ترین دلیل این مسئله در مرحله اول بی توجهی خود حوزه و روحانیت به مسئله تاریخ و تاریخ نگاری است؛ و در مرحله دوم، به ویژه در دوره معاصر، تسلط جریان روشنفکری سکولار بر تاریخ نگاری ایران معاصر و انکار و تحریف نقش حوزه و روحانیت در تحولات تاریخی است. بی توجهی حوزه و روحانیت به تاریخ و تاریخ نگاری، هم موجب از بین رفتن مواد و اطلاعات تاریخی می شود و هم عرصه تاریخ نگاری حوزه و روحانیت را به دست جریان ها دیگر، به ویژه مخالفان می سپارد.
آسیب های تاریخ نگری و تاریخ نگاری در موضوع حوزه و روحانیت را از دو جهت می توان بررسی کرد: ابتدا آسیب هایی که منشا حوزوی دارد و در رویه و روش حوزوی ها در این خصوص وجود دارد؛ و دیگری آسیب هایی که منشا غیرحوزوی دارد و در تاریخ نگری و تاریخ نگاری غربی و روشنفکری مشهود است. در این پژوهش این آسیب ها نقد و بررسی می شود.
خلاصه ماشینی:
دربارة موضوع دوم هم توجه به این نکته لازم است که آسیبشناسی معمولا یک بحث پسینی محسوب میشود؛ یعنی یک مسئلهای اتفاق افتاده است و حال میخواهیم به آسیبهای آن بپردازیم؛ اما بحث آسیبشناسی تاریخنگری و تاریخنگاری در موضوع حوزه و روحانیت، هم جنبة پسینی دارد و هم جنبة پیشینی؛ چراکه این مسئله با دو مشکل اساسی روبهروست: مشکل اول، اساسا ناشی از بیتوجهی حوزه و جریان روحانیت به تاریخ و تاریخنگاری است؛ و مشکل دوم، ابتدا به مواد تاریخی برمیگردد که دربارة حوزه و روحانیت موجود است و بعد به تاریخنگاریهای غیرحوزوی و سکولار دربارة این موضوع مربوط میشود.
7. برای دستیابی به تاریخنگاری مطلوب دربارة حوزه و روحانیت، توجه به این مسائل لازم است: الف) مادة تاریخ روحانیت را اصلاح و اسناد و مطالبی را که در این موضوع است، جمعآوری کرد، و علاوهبر طبقهبندی علمی، پالایش کنیم؛ ب) سرفصلهای تاریخ روحانیت را بر اساس مقاطع مهم بومی و ارزشی خود، شناسایی کنیم و به مقاطعی که به آنها توجهی نشده است و مورخان غربی و سکولار آن انکار یا تحریف کردهاند، عنایت جدی داشته باشیم؛ ج) هوشیاری زیادی بهخرج دهیم تا دوباره تاریخ گذشتة ما را با ملاکهای بیگانه ننویسند؛ د) باید قالبهای اندیشة سیاسی و نظریههای جامعهشناختی بومی و ملی و مذهبی خود را در تحلیل تاریخ بهکار ببریم.