چکیده:
مسئله «وجود خدا و رابطه آن با جهان» همواره یک حوزه زنده و پویا در بحث های فلسفی بوده است. با مطرح شدن نظریه تکامل داروین در محافل علمی غرب، سوالات بسیار مهمی در این مسئله به وجود آمد. ریچارد داوکینز یک زیست شناس معتقد به نظریه تکامل داروین است که در آثار خود ضمن برشماری انتقادات مطرح شده به برخی از براهین اثبات وجود خدا، از جمله برهان وجودی، برهان نظم، برهان علیت و… در آثار خود، استدلال هایی برای رد وجود خداوند ارائه کرده است: برهان «نامحتملی وجود خدا» ، برهان «باور خدا به مثابه ویروس ذهنی» و برهان «رقابت تبیینی خدا با علم» ، از استدلال های اصلی او برای انکار وجود خداوند است. در این مقاله دلایلی که داوکینز برای رد وجود خداوند مطرح کرده است، تبیین می گردد و در ادامه بر اساس اندیشه های شهید مطهری، الیستر مک گراث و دیگر فیلسوفان دین معاصر، به نقد و بررسی آن ادله پرداخته می شود.
The issue of "the existence of God and its relation to the world" has always been a vibrant and dynamic field in philosophical discussions. Bring up Darwin's theory of evolution in Western scientific circles, very important questions were raised in this regard. Enumerating criticism on some of the proofs of the existence of God such as ontological argument, teleological argument, casual argument and etc., Richard Dawkins, a biologist, who believes in Darwin's theory of evolution, has provided arguments in his works to deny the existence of God, such as argument of “improbability of the existence of God”, argument of “belief in God as a mental virus” and argument of “God’s explanatory competition with science”. This article explains the reasons of Dawkins for denying the existence of God, and then it reviews and criticizes them based on the ideas of martyr Mutahari, Alistair McGrath and other contemporary philosophers of religion
خلاصه ماشینی:
استدلال برتری تبیینی علم در برابر تبیین خداباورانه</H3> داوکینز مدعی است که علم میتواند همهچیز را تبیین کند و دیگر برای تبیین پدیدههای کوچک و بزرگ جهان نیازی به قبول وجود خداوند نیست و بدین وسیله پیشرفتهای علمی بهتدریج باور به خداوند را در اذهان بشر محدودتر و به امری غیرضروری تبدیل کرده است: نام خدا پوشهای بوده است که ذهن مردم در طی اعصار و قرون متمادی آن را ساخته است و تمام مسائلی که جوابی برای توجیه و تبیین آن نمییافت را در آنجا میداد؛ ولی با پیشرفت علوم بشری، تعداد زیادی از این مسائل تبیین گردید و به همان میزان پوشة ذهنی بشر- که نام خدا را بر آن گذارده بود- بهمرور خالیتر میشد تا اینکه داروین راهحلی ارائه داد که با آن، همة مشکلات و مسائل بشر حل میشد و تبیینهای مناسبی برای چیزهایی که تا کنون پیرامون این سؤال نمیدانستیم، آورده بود (داوکینز، 1390، ص 97).
داوکینز در ادامه میگوید: نظریة تکامل داروین بهصورت علمی به پرسشهای بنیادی بشر دربارة چگونگی پیدایش موجودات پاسخ داد؛ اما «پوشة خالی خدا همچنان در ذهن بسیاری از مردم باقی مانده و بهمثابة یک ویروس در تمام فایلهای دیگر نیز نفوذ پیدا میکند.