چکیده:
بیشتر قریب به اتفاق پژوهشهایی که تحلیل مبانی فقهی جرایم مانع را بر عهده گرفتهاند.
در توجیه شرعی این جرایم به مسائل اصولی از جمله سد ذرایع؛ وجوب مقدمة واجب و
حرمت مقدمة حرام و... پرداختهاند. غافل از اینکه هیچ کدام از آنها را بالجمله نمیتوان
به عنوان یک قاعدة کلی و عمومیتیافته در توجیه ممنوعیت جرایم مانع پذیرفت. آنچه
مهم مینماید. بررسی غایت عدم جواز این گونه جرایم و نهایتا ارائة یک ضابطة کلی است
که بتواند در عین مانعیت. جامع تمام افراد این جرایم باشد؛ چرا که عدم ضابطهانگاری
در اینباره میتواند موجب تضییع حقوق افراد به بهانة دفاع از حقوق جامعه گردد. نوشتار
حاضرء نهاد چسبه را که از اموری است که شارع هرگز راضی به ترک آن نیست. به عنوان
وجیهترین مبنا برای جرم مانع (بازدارنده) معرفی کرده است. در این مبن انتظامبخشی به
جامعه و امور شهروندان و بهطور کلی حفظ نظام؛ در قالب امور حسبی قرار می گیرند و
گاهی نیز با جلوگیری از اسباب و مقدماتی که زمینة ارتکاب جرایم بعدی و مفاسد بزرگتر
را فراهم میکند. محقق میشوند و این همان جایی است که گرانیگاه این جرایم در آنجا
واقع شده است. بدین ترتیب» جرم مانع با این مبنا به انگارهای قابل توجیه مبدّل میشود.
خلاصه ماشینی:
اهمیت این بحث آنجا روشن میشود که چون این نوع از جرایم، اساساً بدون بزهدیده هستند، بیم آن میرود که قانونگذار به بهانۀ پاسداری از حقوق جامعه، دست به جرمانگاریهای متعدد زده و هر بار محدودۀ آزادیهای فردی را تنگتر و آنها را نادیده بگیرد، به خصوص اینکه اکثر قریب به اتفاق این رفتارها را افعال مباح تشکیل میدهند؛ لذا رهیدن از این چالش، مستلزم ارائۀ قالب منصفانه با یک قرائت صحیح از منابع معتبر اسلامی است؛ چرا که یقیناً شارع مقدس به ارتکاب اسباب و مقدماتی که به جرم ختم میشوند، راضی نیست.
دیگر اینکه قائل به حرمت غیری آن شویم که در آن صورت میتوان گفت اولاً عرف در اینگونه از موضوعات (توقف وجود یکی بر دیگری) هر دو را به منزلۀ واحد میبیند و اساساً تفکیکی قائل نیست، تا گفته شود حکم حرمت به مقدمه سرایت میکند یا نمیکند؛ لذا بحث از اجزای علت تامۀ حرمت، در حقیقت بحث از همان ماهیت و اجزای منهیعنه است 1 و در حاقِّ واقع، همۀ آنها با هم یک حرمت نفسی دارند؛ برای مثال، زمانی که شخصی به قصد قتل، فردی را به بالای ساختمانی مرتفع برده و از بالا به پایین پرت میکند و آن فرد کشته میشود، پرتابکننده فقط قاتل است و مستحقِ قصاص، و به دلیل پرتاب کردن مجازات نمیشود.