چکیده:
این مقاله به بررسی رابطه دولت و طبقه متوسط در جمهوری اسلامی ایران در میانه سالهای 84-1376 می پردازد. سئوال اصلی این مقاله است که رابطه دولت های هفتم و هشتم با طبقه متوسط جدید در ایران عصر جمهوری اسلامی چگونه بوده است؟ فرضیه اصلی مقاله این است که وضعیت طبقه متوسط در این دوره شاهد رشد در برخی مولفه های مهم همچون آزادی های سیاسی، وضعیت زنان، پاسخگویی و ... بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که دولت مذکور تلاش کرده تا با اتخاذ سیاست های معطوف به توسعه سیاسی از جمله در حوزه آزادی های مدنی، آزادی مطبوعات، مبارزه با فساد، کاهش اندازه دولت و پاسخگویی در راستای ارزش های مورد نظر طبقه متوسط حرکت کند. مطالعه داده های میدانی و گزارش های نهادهای بین المللی در این زمینه نیز تایید می کند که وضعیت طبقه متوسط در این دوره بهبود یافته است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است. بدین ترتیب که داده های مختلف از منابع کتابخانه ای و به شیوه فیش برداری گردآوری شده و مرود تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
خلاصه ماشینی:
ظهور این طبقه در چنین فضایی، ساختار و ارزشهای اجتماعی را متحول میکند به گونهای که نتیجه نهایی آن حاکمیت ارزشهای دموکراتیک میباشد، با اینحال در ایران، طبقه متوسط(جدید) مطابق تجربه تاریخی و فرایند شکل گیری آن در کشورهای دیگر نبوده است، این طبقه محصول گسترش نظام آموزشی و شهرنشینی بویژه از زمان مشروطه و تدوام آن در دولت پهلوی متعاقب اتخاذ سیاست شهرنشینی و توسعه اقتصادی بوده است.
انحصار درآمدهای نفتی و استفاده از این منابع برای تأمین مخارج جاری دولتها، مناسبات بین گروههای اجتماعی و دولت را شکل داده، به نحوی که شکلگیری طبقه متوسط جدید از تجلیات آن است.
براین اساس میتوان گفت که شکلگیری طبقه متوسط در ایران امری سیاستگذارانه و مصنوعی است که در راستای اهداف دولت و با تکیه بر قدرت درآمدهای نفتی و عدم تکیه بر مالیات یا عدم وابستگی به طبقات شکل میگیرد.
واقعه مهم در تاریخ ایران جدید انقلاب 1979 بوده که به اعتقاد بسیاری از محققین حاصل ائتلاف نیروهای متعدد و نقش مرکزی طبقه متوسط به عنوان نیروی پیش برنده و تعیین کننده بوده است(Keddie and Richard, 2006: 222-225; Parsa, 1989: 126-127; Ashraf and Banuazizi, 1985:25; Abrahamian, 1982: 496-524).
با در نظر گرفتن اینکه دولتهای مختلف در ایران پس از انقلاب، وابستگی به نفت داشته اند سئوال اساسی که در اینجا پیش میآید این است که رابطه این طبقه با دولت (در اینجا دولتهای هفتم و هشتم) چگونه بوده است؟ همانطور که نظریات مختلف اندیشمندان در خصوص طبقه متوسط و رابطه آن با دموکراسی خواهی نشان میدهد میتوان رابطه دولت و طبقه متوسط جدید را در شاخصهای مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی بررسی کرد.