چکیده:
سازههای اجتماعی مفاهیم چندبُعدی، انتزاعی و غالباً نوینی هستند که برای بیان بسیاری از واقعیتهای زندگی انسانی، بلکه برای سنجش و مطالعۀ علمی آنها تدوین شدهاند. بررسی واقعیت این مفاهیم در اسناد و مدارک باقیمانده از گذشته، پژوهشگر تاریخ را با مسألۀ ناهمسطح بودن افق هرمنوتیک بین عصر حاضر و عصر صدور سند مواجه میکند. واژههای نوین کنونی، یا در عصر صدور سند وجود ندارند و یا بر مفاهیم دیگری غیر از مفاهیم نوین اجتماعی دلالت میکردهاند. در این جا، این پرسش مطرح میشود که پژوهشگر تاریخ برای مطالعۀ تاریخی در گونه مفاهیم چه باید بکند؟ این پرسش، پرسشی روشی و مرتبط با منطق یا متدولوژی علم تاریخ و در قلمرو فلسفۀ علمِ تاریخ است. محقق تلاش میکند تا به روش منطقی پاسخی معرفتشناختی پیشنهاد کند. نتیجۀ این بررسیِ متدولوژیک و در واقع، یافتۀ تحقیق این پیشنهاد است که پژوهشگر برای همسطح شدن و برقراری هماهنگی تفسیری میان خود و منابع تاریخ میبایست گامهایی را بپیماید. نخست، تعریفی نظری و تحلیلی از سازۀ مورد نظر در راستای اهداف پژوهش ارائه کند و سپس این تعریف را به معرّفهایی در راستای همسطح شدن با منابع تاریخی بازگرداند. گاه نتیجۀ این روش چنان امکانی را برای پژوهشگر فراهم میکند که میتواند علاوه بر بررسی مقطعی سازه، آن را به نحو تطبیقی نیز مطالعه نماید.
Social constructs are new multidimensional abstract concepts which are constructed to explicate (describe, explain) and measure many facts of human life. The studying reality of these concepts in remaining documents of the past involves researchers in the problem of unevenness of hermeneutic horizon of the present time and the time the document was produced. There is no new social construct in the issuance date of the historical documents or they exist but imply meaning other than meaning of modern social concepts. As a result, a researcher of history has to take steps in order to coordinate himself/herself with historical sources in terms of the hermeneutic horizon. First, he/she must define the construct theoretically and analytically so that the research reaches its goals, then, he/she must reduce this definition to some indicators which are common between himself/herself and the document. Sometimes applying this method provides the researcher with such a possibility that he can study the construct in a comparative way, in addition to studying it at a certain time.
خلاصه ماشینی:
مسلم است که واژههایی مانند واژههای بالا در زبان و ادبیات و درنتیجه، در گزارشها و اسناد بسیاری از دورههای تاریخی گذشته دیده نمیشود، بلکه گاه مفهومِ مدلول و محتوای کامل اینگونه واژهها نیز پدیدههایی نوظهورند که تحقق همهجانبۀ آنها بیشتر مربوط به دوران معاصر است و در گذشته، دستکم بهطور کامل تحقق خارجی نداشتهاند تا پژوهشگر بهآسانی به منابع و اسناد مکتوب و نوشتارها مراجعه کند و بهکمک گزارشهای مرتبط با پدیدههای موردِنظر، بتواند دربارۀ آنها اظهارنظر کند.
بنابراین، این پرسش مطرح میشود که پژوهشگر برای تحقیق تاریخی در مفاهیم و سازههای نوین اجتماعی چه روشی را باید در پیش گیرد تا بتواند تاآنجاکه توانایی انسانی اجازه میدهد، منطقی و بیطرفانه به واقعیت این پدیدهها نزدیک شود و شناختی موثق از آنها را ارائه دهد.
بنابراین، میتوان برای بررسی بحران مشروعیت در دو مقطع تاریخی موردنظر به مؤلفهها و عناصر هويت ايرانيان مراجعه كرد و موفقيت يا شکستِ حكومت قاجار و پهلوي را در تمسك و توسل به آنها، بهاعتبار متون تاریخی، تعيين کرد.
]، شاه ما شاهنشاه ناميده ميشد و امروزه، تا بدان حد تنزل نمودهايم كه همسايگان شمالي و جنوبي معتقدند كه مملكت ما مستملكۀ آنها است» (معاصر 1347: ج 1، 223)، به همين نكته اشاره ميكند و نشان ميدهد كه گرچه نهاد سلطنت هنوز از مؤلفههاي هويت ايراني است و ارزشمند است، شاهان قاجار نتوانستهاند از آن براي كسب مشروعيت خود بهرهای ببرند.