چکیده:
صادق هدایت یکی از تاثیر گذارترین نویسندگان معاصر است که در پیوند با آثار و شخصیت او کتابها و مقالههای گوناگونی پدید آمده است. این پژوهش بر آن است ابتدا با نگاهی کلی و با توجه به آثار پدید آمده، رویکردهای هدایت شناسی را تبیین کند و پس از آن، سیر هدایت پژوهی را از سال1330تا1381 به صورت دورههای دهساله تحلیل و بررسی نماید. یافتههای پژوهش نشان میدهد در دهه ی سی که هدایت شناسان نخستین تجربههای خود را در زمینه ی پژوهش دربارهی هدایت کسب میکردند، بیشتر در زمینههایی چون تحلیل ویژگیهای روحی و اخلاقی هدایت، تاثیر پذیری او از نویسندگان خارجی و شیفتگی هدایت به علوم خفیه مطالبی مینوشتند. در این دوره 51مقاله و 12کتاب درباره ی هدایت نوشته شد. در دهه ی چهل با رشدی دو برابری، 124مقاله و 6 کتاب درباره ی آثار هدایت و به ویژه داستانهای او نوشته شد و جنبههای تازهتری از زندگی و آثار هدایت بررسی شد. در دهه ی پنجاه نیز 145مقاله و 8 کتاب درباره ی خودکشی هدایت و علل آن و موضوعهای کلی دیگر تحریر گردید. از دهه ی شصت، تجربه ی نویسندگان در زمینه ی هدایت پژوهی رفته رفته افزوده گشت و نویسندگان با تکیه بر دانش خود در زمینه ی نقد ادبی به نقد و بررسی آثار هدایت پژوهانه همت ورزیدند. در این دوره نیز 160 مقاله و 4 کتاب درباره ی هدایت به چاپ رسید. به طور شگفت آوری در دهه ی هفتاد ملاحظه میگردد که دامنه ی موضوعها و مبحثهای هدایت شناسی افزایش مییابد و این پدیده شاید مربوط به افزایش دانش نویسندگان درباره ی ادبیات معاصر و همچنین ادبیات جهان باشد که موضوع مورد علاقه ی فراوان هدایت بود. در این دهه، 170 مقاله و 45 کتاب درباره ی هدایت نوشته میشود. به طور عمده میتوان گفت که هدایت شناسی چه از لحاظ کمی و چه از نظر کیفی در این دوره پیشرفت محسوسی داشته است.
خلاصه ماشینی:
»(همان،١٢٥) روند موضوعی هدایت پژوهی الف ) ١٣٣٠-١٣٤٠ در این دوره در مجموع، ٥١ مقاله و ١٢ کتاب دربارهی هدایت به چاپ رسید که بیشتر دربـارهی درگذشت صادق هدایت ، بررسی خصایص فردی او، فضای زندگی و دوستان و معاشران اوسـت .
یکی از آثـار مانـدگار ایـن دوره کتـابی اسـت بـا عنـوان آری بـوف کـور هـدایت را بایـد سوزانید(١٣٣٥) به ترجمه و گردآوری حسن قائمیان، هـدایت پـژوه نامـداری کـه از دوسـتان و همکاران صادق هدایت بود و به گفته ی جمشیدی(١٣٩٢) در عرصه ی روشنفکری دهه های سی و چهل ایران حضوری فعال داشته است .
مـثلا بـوف کـور مـورد نقـد روانکاوانـه قـرار میگیرد، شخصیت های داستانهای مختلف هدایت تحلیل میشوند و حتی خود هدایت و زندگی خانوادگیش هم مورد نقد روانکاوانه قرار میگیرند، چندانکه پیمانی(٢١:١٣٤٢) صادق هـدایت را بیقید و لاابالی میداند و خانوادهی او را از این بابت نکوهش میکند: «مساعدبودن هـدایت بـه سرشت اسکیزوئیدی با نازکشیدنها و تروخشک کـردنهـای معیـوبکننـده سـبب ایجـاد یـک روحیه ی خودخواه، خودپسند، تنبل و انگل مآبانه در وی گردیده است .
بازبینی کتابهای هدایت پژوهی یافته های زیر را به دست میدهد: الف ) در کل این ٥ دهه ، ٢٠ کتاب از ٧٥ کتـابی کـه دربـارهی هـدایت نوشـته شـده اسـت پیرامـون آثـار داسـتانی او اسـت ؛ از میـان ایـن کتـابهـا، کتـاب نقـد و تفسـیر آثـار صـادق هدایت (١٣٧٢) اثر محمد رضـا قربـانی از جهـت آنکـه بـا رویکـرد تحلیلـی بـه نقـد و ارزیـابی داستانهای هدایت پرداخته شایان توجه است .