چکیده:
دانش فقه از جمله دانشهایی است که به بررسی هنجارهای فردی واجتماعی
میپردازد. در گذشته بررسی هنجارهای فردی در میان فقهای ما مطرح بوده اما
عصرحاضر باید مورد تفقه فقها، قرار گیرد. فقه اجتماعی، فقهی است که
مسائل و هنجارهای اجتماعی را با رویکرد اجتماعی مورد بررسی اجتهادی
قرار میدهد. فقه حکومتی، فقه رسانه و ارتباطات، فقه هنر، فقه شهرسازی و
فقه تربیتی، زیر مجموعههای فقه اجتماعی به شمار میآید. در این نوشتار
ابتدا، به بررسی مفهومشناسی فقه اجتماعی و سپس به بررسی روششناسی فقه
اجتماعی با تاکید بر اندیشههای آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی پرداخته شده
و بررسی جایگاه عقل، نقش حاکم اسلامی؛ قواعد فقهیه در فقه اجتماعی
و رابطه مقاصد الشریعه با فقه اجتماعی،مورد پژوهش قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار ابتداء به بررسی مفهومشناسی فقه اجتماعی وسپس به بررسی روششناسی فقه اجتماعی با تأکید بر اندیشههای آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی پرداخته شده و بررسی جایگاه عقل، نقش حاکم اسلامی، قواعد فقهیه در فقه اجتماعی ورابطه مقاصد الشریعه با فقه اجتماعی، مورد پژوهش قرار گرفته است.
ک: ربانی، 1393، صص17-19) بنابراین، بخش عظیمی از فقه، فقه اجتماعی است که موضوع آن فعل یک انسان به عنوان یک شخص و یک مکلف خاص نیست، بلکه موضوع فقه اجتماعی، جامعه، امت و مسائل مربوط به آن است؛ به عنوان نمونه، این سؤال مطرح است که مراد از «حیات» در آیه (ولکم فی القصاص حیاة یا أولی الألباب( (بقره: 179) چیست؟ حیات فردی که معنایی ندارد؛ زیرا حیات فردی مقتول که از بین رفته و قاتل نیز قصاص میشود و حیات او هم از بین میرود.
به علاوه با توجه به اینکه اهل سنت در طول تاریخ بر جوامع اسلامی حاکم و فقه آنها مرجع مردم بوده وفقهای آنها با مسائل زیادی مواجه بوده و از سوی دیگر آن فقها به دلیل فقر منبع و روش متقن علمی، قدرت استنباط این احکام را از قرآن وسنت پیامبراکرم( نداشته، جا را برای منابع زیادی از قبیل اخذ به مصلحت باز کردهاند.
(فاضل لنکرانی، 1393، ص56) از این رو، آنچه لازم است در روششناسی فقه اجتماعی مورد اهتمام و دقت قرار گیرد، عبارت است از توجه به عقل، نقش و جایگاه حاکم اسلامی، قواعد فقهی جدید و جایگاه مقاصد الشریعه در فقه اجتماعی.
از این رو، نقش عقل در استنباط احکام و مسائل فقه اجتماعی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد.