چکیده:
سکوت در اصطلاح به معنی عدم بیان است . گاهی یکی از طرفین با یک عمل حقـوقی، اراده و یـا رضایت خود را اعلام نمیکند، یعنی سکوت میکند. در این حالت نسبت به دلالـت سـکوت اخـتلاف شده است . اهمیت دلالت مزبور از این جهت است که قانونگـذار در مـواد ١٩٠و ١٩١ قـانون مـدنی از قصد و اراده طرفین قرارداد به عنوان یکی از ارکان اصلی صحت معامله یاد کرده است . هدف از مقالـه حاضر بررسی سکوت و آثار آن در اعمال حقوقی و دادرسی مـدنی بـا رعایـت اخـلاق حسـنه اسـت . حسب ادله ای همچون عرف ، نصوص ، قرائن و امارات موجود پیرامون یـک عمـل حقـوقی اسـت کـه سکوت گاهی حاکی از اراده است و یا گاهی دال بر رضا. در حقوق ایران به تبعیت پاره ای از نصـوص در باب اجاره ، گاهی سکوت مستاجر معنای رضا میدهد. در سکوت دختر باکره در امـر خواسـتگاری طبق نظر عرف چنین معنایی از سکوت مستنبط است یا در ماده ١٣٩ قانون تجارت سکوت نشانه رضـا شناخته شده است . با توجه به یافته های مقاله میتوان نتیجه گیری کرد که سکوت نشانه رضا نیست .
خلاصه ماشینی:
) در مورد اعتبار و حجیت مقـررات مرور زمان بحث و اختلاف نظر وجود دارد و نظر شماره ٧٢٥٧ مورخ ١٣٦١/١١/٢٧ شورای نگهبان بـه شرح ذیل در این باره حائز اهمیت است : «مواد ٧٣١ قانون آیین دادرسی مدنی به بعـد در مـورد مـرور زمان در جلسه فقهای شورای نگهبان مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفت و به نظر اکثریت فقهای شورا مواد مزبور که مقرر میدارد پس از گذشتن مدنی (ده سال - بیست سـال - سـه سـال - یکسـال و غیره ) دعوی در دادگاه شنیده نمیشود، مخالف با موازین شرع تشخیص داده شد.
آنچه در مادة ٥٠١ دلیل مراضات طرفین نسـبت به اجرت المثل معرفی شده است ، سکوت تنها نیست ، بلکه سـکوت بـه انضـمام قرینـۀ تعیین مال الاجاره از قرار روز، ماه یا سال ، مبین این مراضات اسـت .
٢ این عده معتقدند که سکوت در شرایطی موجب سقوط حق تکذیب است و بیان میدارند که «چنانچه طرف سندی ابرازی را تکذیب ننمایـد و یـا ایـن کـه سکوت اختیار نماید و سیاق کلام طوری باشد که سکوت به منزله تصدیق است ، دیگـر 3 حق تکذیب آن سند ساقط میشود» عده ای دیگر ضمن بیان دونظر مذکور، ایراد نظر دوم را مـورد مناقشـه قـرار داده و معتقدند که در حال حاضر نظر اول با توجه به ماده ٢١٧ قانون آیین دادرسی مدنی قابل 4 دفاع میباشد.