چکیده:
هدف: مشارکت و همکاری کارکنان برای پیشبرد امور سازمان ها ضروری است، زیرا آنها منبع تغییر، نوآوری و ابتکار محسوب می شوند. هدف از تحقیق حاضر، پیش بینی سکوت سازمانی برمبنای رهبری معنوی پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. روش شناسی: این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی – همبستگی، که به شکل میدانی انجام شده است. جامعه
آماری این تحقیق را، کلیه کارکنان پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تشکیل دادند، که به علت محدود بودن جامعه، نمونه آماری به صورت تمام شمار و برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد(N=N=50)،برای گردآوری دادهها، از پرسشنامههای رهبری معنوی گیوریان و همکاران
(1390)(a=89)و سکوت سازمانی واکولا و دیمیتریس(2002)(a=76)استفاده و بین نمونه تحقیق توزیع شد. دادههای پژوهش با استفاده از آمار توصیفی، آزمون کلموگروف- اسمیرنف برای تعیین توزیع طبیعی دادهها
،آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون t مستقل و تجزیه و تحلیل آنوای یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته های تحقیق: نتایج بیانگر آن بود که بین رهبری معنوی و سکوت سازمانی ارتباط معنی داری وجود دارد(r=0/701,P0/001)و 49 درصد تغییرات سکوت سازمانی کارکنان، مربوط به تغییرات رهبری معنوی بوده است. بحث و نتیجه گیری: آنچه از نتایج تحقیق استنباط می گردد وجود رابطه معنیدار بین رهبری معنوی و سکوت سازمانی است یعنی با وجود رهبری معنوی در سازمان، سکوت سازمانی افزایش می یابد همچنین نتایج نشان داد که پدیده سکوت سازمانی می تواند در هر سن،
جنسیت و گروه های تحصیلی مختلف روی دهد از این رو مدیران باید اثرات مخرب و خطرناک سکوت سازمانی را با دقت بیشتر مد نظر قرار داده و با توجه به متغیرهای ایجاد کننده آن، به ارزیابی سازمان خود پرداخته و در صورت وجود شرایط خاص آن به اصلاح آن ها بپردازند.
خلاصه ماشینی:
بحث و نتیجه گیری: آنچه از نتایج تحقیق استنباط می گردد وجود رابطه معنیدار بین رهبری معنوی و سکوت سازمانی است یعنی با وجود رهبری معنوی در سازمان ، سکوت سازمانی افزایش می یابد همچنین نتایج نشان داد که پدیده سکوت سازمانی می تواند در هر سن ، جنسیت و گروه های تحصیلی مختلف روی دهد از این رو مدیران باید اثرات مخرب و خطرناک سکوت سازمانی را با دقت بیشتر مد نظر قرار داده و با توجه به متغیرهای ایجاد کننده آن ، به ارزیابی سازمان خود پرداخته و در صورت وجود شرایط خاص آن به اصلاح آن ها بپردازند.
این عوامل عبارتند از: ١) ویژگیهای تیم های مدیریت عالی؛ ٢) اقدامات و ساختارهای سازمانی؛ ٣) شیوه های ارتباطی؛ 1Beer & Noria 3Brinsfield 2Pinder &Harlos 4Morrison & Milliken ٤) ویژگیهای جمعیت شناختی مدیران و کارکنان ؛ ٥) فرایند معنا بخشی ١جمعی (٧)؛ چونگ وو و همکاران (٢٠٠٩٢) درپی یافتن جواب این سوال بودند که چطور ساختارها/ سیاست ها و اقدامات مدیریتی و درجه ناهمسانی جمعیتی بین کارکنان و مدیریت عالی، جو سکوت را در سازمان حاکم میکند و به نوبه خود بر تمایل افراد برای ارائه گزارش تأثیر میگذارند.
1Karaca 3Dushon and Plowman 2Fry 4Zehir & Erdogan مرور ادبیات و پیشینه تحقیقات انجام شده بیانگر این مطلب است که عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی به شرح زیر می باشند: ساختار سازمانی، ترس از بازخورد منفی ، متغیرهای سازمانی و محیطی، سبک رهبری، فرهنگ و جوسازمانی، هم نوایی با آراء و عقاید عمومی و فرایندهای تصمیم گیری (٣).
Organizational Silence: Concepts, Causes and Consequences , Journal of Management Sciences in Iran, Vol. 6(21), pp:77-104.