چکیده:
امروزه بیشتر کشورهای جهان از لحاظ ترکیب گروههای زبانی، مذهبی و قومی در وضعیت ناهمگن و متنوعی به سر میبرند. عدم تجانس حاصل از تنوع قومی در کشورها سؤالات اساسی را درباره نحوه پاسخگویی به مسائل ناشی از این تنوع و سیاستگذاری قومی مناسب مطرح ساخته است. کشور ایران نیز از جمله کشورهایی به شمار میرود که همواره تنوع قومی داشته و سیاست قومی گوناگونی را در دورههای مختلف تجربه کرده است. بررسی تاریخچه تنوع قومی در ایران بهویژه در دوره معاصر نشان میدهد این مسئله یکی از بسترهای بهرهگیری نخبگان قومی و کشورهای معارض برای فشار به حکومتهای ایران در دوره معاصر بوده و هست. این مقاله تلاش دارد با بهرهگیری از مدل سیاستگذاری عمومی بروس اسمیت و به کارگیری رویکرد کیفی پژوهش مبتنی بر روش تحقیق تحلیل مضمون، مسئله تنوع قومی و سیاستهای جاری مرتبط با آن در نظام جمهوری اسلامی ایران را بررسی نماید. نتایج کدگذاریهای کیفی انجام شده بیانگر آن است که سیاستهای عمومی نظیر تمرکززدایی در سیاستگذاری، کادرسازی از میان اقوام، تقویت نظارت بر دستگاههای متولّی و اعمال تبعیض مثبت به نفع اقوام در بهبود آسیبهای وضع موجود و تحقّق اهداف راهبردی مدیریت تنوع قومی به ویژه محتوای اسناد بالادستی و قانون اساسی کشور تأثیرگذار است.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله تلاش دارد با بهره گيري از مدل سياستگذاري عمومي بروس اسميت و به کارگيري رويکرد کيفي پژوهش مبتني بر روش تحقيق تحليل مضـمون ، مسئله تنوع قومي و سياست هاي جاري مرتبط با آن در نظام جمهوري اسلامي ايران را بررسي نمايد.
رويکرد رهبران انقلاب و اسناد بالادستي، از جمله قانون اساسي و سياست هاي کلان نظام ، که همگي برگرفته از مباني ديني و ملي هستند، نشان ميدهد تنوع قومي در ايران در قالب فرصت معرفي شده است که اگر برنامه ريزي متناسب با شرايط عمومي و بين المللي کشور براي آن انجام شود، ميتواند باعث بالندگي فرهنگ کشور و توسعه همه جانبه گردد.
در مجموع اين مقاله تلاش دارد با بهره گيري از مدل سياستگذاري عمومي بروس اسميت ، مسئله تنوع قومي در نظام جمهوري اسلامي ايران را بررسي نمايد و سياست هاي متناسب را پيشنهاد دهد تا در نهايت از فرصت ها به طور حداکثري بهره برداري و زمينه ها و بسترهاي بروز بحران ها و منازعات قوم پايه به حداقل برسد و هويت و همبستگي ملي تقويت گردد.
البته در اين تحقيق از الگوي شش مرحله اي بروس اسميت ١ استفاده شده که مراحل سياستگذاري در آن عبارتند از: تعريف مسئله ، روشني و توضيح اهداف و ارزش ها، بديل يابي، انتخاب ، اجرا و ارزيابي (قليپور و ديگران ، ١٣٨٩: ٤٩-٤٨) از آنجا که کانون توجه پژوهش حاضر مرحله تدوين سياست هاي تنوّع قومي و به ويژه دو مرحله نخست مدل بروس اسميت است لذا وارد تحليل مراحل مربوط به اجرا و ارزيابي سياست هاي تنوّع قومي جمهوري اسلامي ايران نخواهد شد.