چکیده:
یکی از زمینههای اصلی برنامهریزیهای توسعه» توجه به مشارکت فعال و همهجانبه افراد جامعه و فرایندهای
تقویتکننده آن است. توجه به چگونگی احساس تعلق اجتماعی افراد» عاملی مهم در افزایش رفتارهای
مشارکتی در امور متفاوت اجتماعی» فرهنگی و سیاسی است و این مهمترین ابزار برای یک مدیریت خوب
بویژه در کشورهای جهان سوم است. در این راستا هدف مقاله حاضرء بررسی رابطه میزان احساس تعلق
اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت اجتماعی» فرهنگی و سیاسی آنهاست. این تحقیق یک مطالعه پیمایشی
و ابزار پژوهش پرسشنامه است» پرسشنامه دارای اعتبار صوری بود و ضریب آلفای کرونباخ پایایی همه
متغیرها بالای ۰/۷ است. جامعه آماری آن شهروندان ۱۸ تا ۵۵ سال شهر تهران هستند» نمونه تحقیق نیز
۲ نفر هستند با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشه ای چندمرحلهای استخراج شدهاند. نتایج تحقیق نشان
داد احساس تعلق اجتماعی شهروندان با مشارکت اجتماعی مشارکت فرهنگی (۲-۰/۶۶) و
مشارکت سیاسی رابطه معنادار و مثبت دارد. نتایج همچنین نشان داد که شهروندان در دو بعد
فرهنگی و سیاسی» مشارکت فعالانهتری نسبت به بعد اجتماعی آن دارند و اینکه احساس تعلق اجتماعی
زنان بیشتر از مردان بوده است. نوع شغل افراد هم بر مشارکت اجتماعی و سیاسی آنان تاثیرگذار بوده است.
خلاصه ماشینی:
/ سال دوم ، شماره پنجم ، زمستان ١٣٩١ صص ١٧٠ – ١٤٣ بررسي رابطه ميزان احساس تعلق اجتماعي شهروندان با ميزان مشارکت اجتماعي ، فرهنگي و سياسي آنان (شهروندان مناطق ٣ و ١٢ شهر تهران) 2 عبدالرضا باقري بنجار١، ماريا رحيمي چکيده يکي از زمينه هاي اصلي برنامه ريزيهاي توسعه ، توجه به مشارکت فعال و همه جانبه افراد جامعه و فرايندهاي تقويت کننده آن است .
مؤلفه سـاختار سياسـي نيـز در قالـب متغيرهـاي کـلان تمرکزگرايـي و ديوانسالاري ، نظام برنامه ريزي و الگوي توسعه (برنامه هاي عمراني قبل و بعد از انقلاب ) و ساختار اجتماعي جامعه روستايي (قبل و بعد از انقلاب ) و با روش تاريخي مـورد بررسـي قرار گرفته است که نشان مي دهد در سطح کـلان نـه تنهـا بسـترسـازي لازم بـراي تحقـق مشارکت سازمان يافته مؤثر که مستلزم تمرکززدايي و توانمندسازي روستاييان و نجات آنهـا از وابستگي به دولت است ، صورت نگرفته است ، بلکـه زمينـه هـاي وابسـتگي بـه دولـت ، تمرکزگرايي و ديوانسالاري دولتي و نيز ناديده گرفتن نيروهاي دروني کـه مـانع مشـارکت اجتماعي - اقتصادي هستند، تقويت شده اند.
وضعيت تأهل شهروندان و تأثير آن بر انـواع مشـارکت و همچنـين احساس تعلق اجتماعي ، يکي ديگر از فرضيات ما بود که در بررسـي هـاي بـه عمـل آمـده اينگونه نتيجه گرفته شده است که : متأهلان و مجـردان احسـاس تعلـق اجتمـاعي يکسـاني دارند و از نظر مشارکت اجتماعي هم همين وضع را دارند، اما در مورد مشارکت سياسي و فرهنگي ، ميزان مشارکت متأهلان بيشتر بوده اسـت کـه بـه نظـر مـي رسـد ناشـي از حـس مسؤوليت بيشتر متأهلان باشد که سعي مي کنند در همه امور مشارکت فعال داشته باشند تـا به مقصد نهايي برسند.