چکیده:
حکم شرعی حجاب و عفاف در معنای رعایت پوشش ظاهر و کنترل و پاسداشت درون انسان از گناه و حرام در قرآن مورد تاکید قرار گرفته است. این در حالی است که در جوامع معاصر از عریانی و بیحیایی به پیشرفت و توسعه تعبیر شده و هویت انسانی به هویت بدنی مبدل گردیده است. این امر بسیاری از اندیشمندان و نخبگان را بر آن داشته تا در پی نهادینه کردن فرهنگ حجاب و عفاف روند و راه حلهایی را جهت حل نابسامانیهای ناشی از عدم پایبندی به آن ارایه کنند. از جمله نظریاتی که بهرهگیری از آن با تکیه بر رویکرد تحلیل محتوا میتواند در تبیین چرایی حجاب و عفاف و راهکارهای مقابله با آن راهگشا باشد، نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که برپایه استخدام، عدالت و اجتماع تقریر شده و مصلحت فردی و اجتماعی انسان ها را مورد توجه قرار داده است. بر این اساس،قریحه استخدام و عدالت اجتماعی منجر به تامین مصالح عمومی میشود و امر به پاسداشت حجاب و عفاف را نیز از آنجایی که به تعادل در اجتماع میانجامد، باید از همین مقوله دانست.
خلاصه ماشینی:
تحلیلی بر حجاب و عفاف از منظر قرآن با تکیه بر مصلحتدر نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبائی محمد شعبانپور<FootNote No="143" Text="E-mail: drm.
از جمله نظریاتی که بهرهگیری از آن با تکیه بر رویکرد تحلیل محتوا میتواند در تبیین چرایی حجاب و عفاف و راهکارهای مقابله با آن راهگشا باشد، نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبائی است که برپایه استخدام، عدالت و اجتماع تقریر شده و مصلحت فردی و اجتماعی انسان ها را مورد توجه قرار داده است.
<FootNote No="167" Text=" مکارم شیرازی، 1380، ج 17: 288"/> علامه طباطبائی معتقد است این امور(رعایت عفاف در گفتار) میان زنان پیغمبر(ص) و سایر زنان مشترک است و آوردن جملۀ« شما مثل سایر زنان نیستید.
"/>لذا از آنجایی که پنهان کردن زینت نوعی پوشش محسوب میشود و از دیگر سو توصیه به راه رفتن همراه با شرم و حیا و به دور از جلب نظر غیر شده است، میتوان این نکته را مورد توجه قرار داد که امر به رعایت حجاب و نیز عفاف در این قسمت از آیۀ 31 سوره نور،توأمان و به وضوح بیان شده است.
در این تحلیل فلسفی، اعتبار اجتماع و زندگی اجتماعی از نظر هستیشناختی، به اعتبار استخدام منتهی شده و زندگی اجتماعی، بر قرارداد ضمنی و عملی<FootNote No="193" Text=" طباطبائی، 1353، ج 2: 92 و 158 اگر در حیات اجتماعی انسان تأمل کنیم، همۀ مزایایی که بهرهمند میشویم و همه حقوق زندگی اجتماعی که با آنها آرام مییابیم، براساس عقد اجتماعی عام و عقدها و عهدهای فرعی مترتب بر آن بنا شده است.