چکیده:
بیداری اسلامی دارای ابعاد گوناگون سیاسی و اجتماعی است و در تحلیل علت رویداد آن رویکردهای مختلفی مطرح شده است که بهطورکلی به دو رویکرد سکولار و دینمدار تقسیم میشود. رویکرد سکولار، این نهضتها را در روند عرفیشدن و روابط قدرت و در راستای اصلاحات سیاسی و اقتصادی تحلیل می¬کند و هیچ ماهیت دینی برای آنان قائل نیست؛ هرچند دینمداران نهضت را بر عهده دارند. در مقابل، رویکرد دینگرا معتقد است که عامل اصلی و دال برتر در نهضتهای اسلامی، دغدغه دین است و مسلمانان برای تحقق سبک زندگی اسلامی و اهداف و نظام سیاسی دینی، دست به انقلاب زدهاند؛ البته این به معنای حذف کردن یا نادیدهگرفتن ابعاد سیاسی و اجتماعی آن نیست.
خلاصه ماشینی:
در مقابل، رویکرد دینگرا معتقد است که عامل اصلی و دال برتر در نهضتهای اسلامی، دغدغه دین است و مسلمانان برای تحقق سبک زندگی اسلامی و اهداف و نظام سیاسی دینی، دست به انقلاب زدهاند؛ البته این به معنای حذف کردن یا نادیدهگرفتن ابعاد سیاسی و اجتماعی آن نیست.
در این مقاله قصد داریم با مروری بر روشهای مطالعه جریان اسلام سیاسی و تاکید بر پیامدهای اجتماعی آن، نظریات مختلف در تحلیل علل بیداری اسلامی را مطرح کنیم و آنها را در یک نظام فکری در بستر گرایشهای دینی و در راستای سبک زندگی اسلامی تحلیل کنیم.
ب) رویکرد حداکثری این رویکرد پدیده اسلامگرایی را اساسا برآمده از ویژگیهای ذاتی اسلام میداند و نه نتیجه انگیزههای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جوامع اسلامی و دگرگونیهای ناشی از توسعه اقتصادی و افزایش تبادل با جهان خارج.
گرایشهای دینی و اسلامی نهضتهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای اسلامی را میتوان در هنجارهای رفتاری و فرهنگی و تبلیغی این کشورها یافت که همگی در راستای تحقق سبک زندگی اسلامی تحلیل میشود.
او برای پاسخ به این پرسشها، با توجه به قواعد زبانشناختی دو سوسور، در تبیین ماهیت دینی خیزشها و جنبشها در کشورهای اسلامی، اسلام را بهعنوان «دال» مرکزی در گفتمان اسلامی میداند که درون همه جوامع اسلامی وجود دارد (بابی سعید، 1390: 59 تا 63).