چکیده:
از مسائل اصلی در تبیین پدیدة کثرت ادیان در جهان، مسئلة درجهبندی ادیان است؛ یعنی پرسش از اینکه آیا ادیان اساسا مقایسهپذیر هستند یا نه، و در صورت موافقت، ملاک و معیار این مقایسه باید چه ویژگی داشته باشد. چنین به نظر میرسد که مرز فارق میان دو موضع مختلف در تبیین پدیدة کثرت ادیان، یعنی نسبیگرایی و کثرتگرایی دینی، از دقت در مسئلة درجهبندی ادیان بهدست میآید. در این مقاله، ضمن طرح و بررسی این مسئله، از دو نمایندة اصلی این دو جریان سخن به میان خواهد آمد و از میان نسبیگرایان دینی به ارنست ترولچ و از میان کثرتگرایی دینی به جان هیک پرداخته خواهد شد. این مقاله درصدد است با نهادن این دو نظریه در برابر هم، شباهتهای آنان را متذکر شود و از تفاوتهای بنیادین آنان پرده بردارد. اجمالا میتوان متذکر شد که شباهت عمدة میان ترولچ و هیک، تکیه بر مقولههای فرهنگی در قوام آگاهی دینی است، در حالی که تفاوت بنیادین میان آنان، در زمینة ابژکتیو یا سوبژکتیو دیدن معیار درجهبندی است. هیک در پایان مدعی میشود که هرچند اصولا میتوان ادیان را با هم مقایسه کرد، ولی عملا این مقایسه نشان از یکسانی دعاوی حقیقت آنان دارد. این در حالی است که ترولچ بیان میکند که ادیان را اصولا نمیتوان با یکدیگر مقایسه کرد، هرچند در اظهارات اولیة خویش تصریح میکند که در عمل، مسیحیت نسبت به سایر ادیان برتر است. البته او در اظهارات متاخر خود، این نتیجه را بازبینی میکند و مدعی میشود که ادیان صرفا به صورت نسبی مطلق هستند
خلاصه ماشینی:
همچنین، هرچند برای همة ادیان بهدست دادن نوعی ارزیابی از پدیدههای دینی لازمهای منطقی است، ولی این پرسش برای انحصارگرایان و شمولگرایان نیز در قالب یک مسئله8 طرح نمیشود، چون پیشاپیش از جانب موضع دین فرد S1 پاسخ مسئله روشن است و هیچ چالشی را ایجاد نمیکند.
عنوان این مقاله، «جایگاه مسیحیت در میان ادیان جهانی»22 است که در آن، ترولچ از مدعای جهانشمولی مطلقیت مسیحیت که پیشتر اظهار داشته بود، دست برمیدارد و در عوض، از مطلقیتهای نسبی هر دین برای یک قوم خاص سخن به میان آورد.
در این مقاله، به دلیل تقدم زمانی ترولچ، ابتدا موضع نسبیگرایانة ترولچ را بررسی خواهیم کرد و در ادامه، فرضیة کثرتگرایانة جان هیک و دقتی که او در زمینة درجهبندی ادیان دارد، طرح خواهد شد و در پایان، با علم به هر دو نظریه، نسبت به مقایسة آنان پیرامون مسئلة درجهبندی ادیان اقدام خواهد شد.
هیک در تفصیل این موضع، به شیوة معمول مقایسة ادیان اشاره میکند که در آن، برای هر کسی دین خود او «حقیقت و همة حقیقت است، و هیچ چیز غیر از حقیقت نیست» و سایر ادیان در مقایسه با آن درجهبندی میشوند.
بنابراین، جمعبندی نهایی را در این قالب میتوان ارائه داد که هیک اساسا ارزیابی کلی ادیان را ناممکن میداند، ولی ارزیابی اجزای آن با ملاکهای عقلانی و اخلاقی را هرچند ممکن قلمداد میکند، ولی معقتد است که پس از اعمال این دو ملاک روشن میشود که بر اساس آنان ادیان نمیتوان درجهبندی کرد.
هرچند در ترجمة فارسی کتاب، ارجاع به ترولچ حذف شده، ولی در اصل انگلیسی، این بخش به مقالة «جایگاه مسیحیت در میان ادیان جهانی» ترولچ ارجاع داده شدهاست.