چکیده:
تیموریان در اواخر قرن هشتم هجری، با حمله تیمور گورکانی به ایران و تصرف این کشور، روی کار آمدند. آنها بیش از یک قرن و تا زمان روی کار آمدن صفویان حکومت کردند. پس از مرگ آخرین ایلخان مغول ( ابوسعید) تا ظهور تیمور، حدود نیم قرن طول کشید. در آن زمان حکومت واحد و قدرتمندی در ایران نبود و دولتهای کوچک و محلی حکومتهای ملوکالطوایفی در ایران تشکیل داده بودند و هر کدام با بستن مالیاتهای سنگین بر مردم سبب نارضایتی مردم شده بودند. در این هنگام تیمور با حمله خود به ایران سبب از بین رفتن این حکومتهای محلی شد و حکومتی یکپارچه تشکیل داد. هدف این مقاله بررسی اوضاع اجتماعی تیموریان از زمان تشکیل این حکومت تا پایان سلطنت سلطان حسین بایقرا میباشد. نتیجهٔ پژوهش حاکی از این است که تیمور با حملات خود ضربات سختی بر ساختار اجتماعی ایران وارد کرد. با این حال در زمان جانشینان وی و در نتیجهٔ حمایتهای آنها شهرهایی که در نتیجهٔ حملات تیمور از بین رفته بودند، بازسازی شدند و جمعیت زیادی در این شهرها ساکن شد. و به سبب امنیت نسبی که وجود داشت مردم در آرامش و امنیت بودند.
خلاصه ماشینی:
در این میان فشار بر مردم و اخاذی از آن ها یک امر عادی بود، اما با وجود این اوضاع و احوال، در زمان جانشینان تیمور همانند شاهرخ، ابوالقاسم، بابرمیرزا، ابوسعید و سلطان حسین بایقرا یک دوره آرامش نسبی به وجود آمد، البته این امربه معنای مطلق نمیباشد و به این معنی نیست که هیچگونه درگیری وجود <PAGE NO="38"/>نداشت، بلکه به این معنی است که در مقایسه با دوران تیمور، مردم از آسایش و آرامش بیشتری برخوردار شدند و به دلیل حمایت این پادشاهان از دانشمندان و هنرمندان، دانش و هنر ترقی و پیشرفت کرد.
در این دوره مذهب سنت حنفی رایج بود، اما شاهزادگان و فرمانروایان تیموری بنا به موقعیت سیاسی، اجتماعی خود دین و مذهبشان را تغییر میدادند، درواقع آنها از دین برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده میکردند.
&QUOT;/&GT; در دوره تیموریان نسبت به دوره قبل از خود یعنی زمان مغولان وایلخانان زنان از اهمیت و اعتبار والایی برخورداربودند، نفوذ گسترده آنها در دربار وسیاست نیز حاکی از این اهمیت میباشد.
&QUOT;/&GT; در واقع پوشش این زنان مانند مسلمانان نبود و رفتار <PAGE NO="52"/>ظاهری آنها بیشتر شبیه زنان مغولی بود&LT;FOOTNOTE NO=&QUOT;287&QUOT; TEXT=&QUOT; باتولد، الغ بیگ و زمان وی، ص 56.
اما در دوران جانشینان وی به دلیل آرامش نسبی که وجود داشت، مردم و طبقات از اوضاع اجتماعی بهتری برخوردار شدند، با این وجود گاهی وقایعی سبب ایجادد دشواریهایی برای مردم میشد، از جمله این وقایع شیوع بیماریهای طاعون و وبا بود که در نتیجهی آن بسیاری از اهالی هرات جان خود را از دست داداند و تعداد زیادی نیز مجبور به ترک محل زندگی خود شدند.