چکیده:
مدل های استاندارد بر اساس مصرف در قیمت گذاری بازده های دارایی موفق ظاهر نشده اند. در پژوهشی مهرا و پرسکات (1985)، با استفاده از مدل مصرف استاندارد، وجود معمای صرف سهام را اثبات کردند. مبانی نظری اقتصاد مالی تاکنون در تلاش فراهم نمودن راه حلی قانع کننده برای این معمای مشهور بوده است. در مقابل این مبانی نظری که به صورت عمده به ایالت متحده اختصاص دارد، مطالعه حاضر به-سادگی این معما را در چارچوب مدل مهرا (2003) برای بازار سهام تهران و دوره زمانی 1371-1393 به-صورت فصلی انعکاس می دهد. از یک سو برآوردهای حاصل از مدل، وجود معما را در بازار سهام تهران تایید می کند و منجر به برآوردی جدید و عجیب از ضریب ریسک گریز نسبی در بازار سهام تهران می شود. از سوی دیگر ادعا شده است، فرض های اصلی مدل مصرف، انتخاب دارایی بدون ریسک و محدودیت تعداد داده ها موانعی در استحکام برآورد ضریب ریسک گریز نسبی ثابت در بازار سهام تهران است.
خلاصه ماشینی:
داده هاي تاريخي در حدود ٢٠ سال (١٣٧١-١٣٩٣) و به صورت فصلي از بازار سهام تهران نشان ميدهد براي اين دوره زماني بازده هاي سهام بالاتر از ميانگين نرخ سپرده هاي (١ ساله و ٥ ساله ) بانکي به عنوان جانشيني مناسب براي دارايي بدون ريسک است .
سري زماني بازده هاي سهام در مقابل سپرده هاي بانکي ١٣٧١-١٣٩٣ تعديل شده با تورم بنابراين آيا اين مقدار تفاوت که به صرف سهام شهرت دارد ميتواند به دليل درخواست پاداش سرمايه گذار جهت تحمل ريسک در بازار سهام تهران باشد؟ جهت پاسخ به اين پرسش از مدل استاندارد قيمت گذاري دارايي بر اساس مصرف (CCAPM) که توسط مهرا (٢٠٠٣) با اضافه نمودن فروضي توسعه داده شد، استفاده شده است [٢٢]؛ همچنين متفاوت از مقاله مهرا از بازنمونه گيري بلوک متحرک بوت استرپ جهت استنتاج آماري در ضريب ريسک گريزي نسبي استفاده شده است .
آنها ادعا ميکنند که ٤٨=α و ٠٥٥= معما را حل خواهد کرد؛ همچنين به صورت مصنوعي نشان ميدهند که کوواريانس بين بازده ها و نرخ رشد مصرف زماني ميتواند مقدار صرف سهام مشاهده شده را توضيح دهد که سرمايه گذار به صورت غيرقابل توجيهي داراي ضريب ريسک گريز بالايي باشد؛ بنابراين اين گونه استنباط ميکنند که سهام ها نسبت به داراييهاي بدون ريسک ، آنقدر داراي ريسک نيستند تا بتوانند گسترش و پراکندگي بازده هايشان را توضيح دهند.
The Equity Premium Puzzle: Pitfalls in Estimating the Coefficient of Relative Risk Aversion, Journal of Applied Finance & Banking, 2(2): 177-213.