چکیده:
در مقاله تلاش شده است با مطالعهی اندیشهها و رفتارهای نخبگان سیاسی- فرهنگی عصر رضاشاه پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا رضاشاه خود طراح سیاستهای فرهنگی حکومتش بود و یا طراحان دیگری سیاستهای فرهنگی این عصر را تدوین میکردند. به همین منظور خلاصهای از شرح احوال و اقدامات چهرههای برجستهای مانند: محمدعلی فروغی (ذکاءالملک)، تیمورتاش، مخبرالسّلطنه (مهدیقلیخان هدایت) و عیسیصدیقاعلم بررسی میشود. این افراد که فقط گروهیاز نخبگان عصرند هر کدام به نوعی با سیاستهای رضاشاهی وابستگی و پیوستگی یا هماهنگی و تعامل فرهنگی داشتهاند و میتوان آنها را نخبگان سیاسی- فرهنگی یا فرهنگی- سیاسی خواند. در مقاله، عملکرد فرهنگی آنها به ویژه در برخورد با عرصةی فرهنگ دینی، ملی- باستانی و نیز فرهنگ غربی بررسی میشود. در این مقاله چند تن از نامآورترین سیاستمداران فرهنگی عصر رضاشاه که نقش مهمتر و بیشتری در سیاستهای فرهنگی داشتهاند و نمایندهی نخبگان همسویشان پنداشته میشدهاند برگزیده شدند،
خلاصه ماشینی:
com مقدمه در این مقاله چند تن از نام آورترین سیاسـت مداران فرهنگـی عصـر رضاشـاه کـه نقـش مهم تـر و بیشتری در سیاست های فرهنگـی داشـته اند و نماینـده ی نخبگـان هم سویشـان پنداشـته میشـده اند برگزیده شدند، تاکنون درباره این شخصیت ها پژوهش شده است ولی در این مقاله تلاش بر این است که تا با مطالعه ی اندیشه ها و رفتار آن ها به این نکته مهم پی برده شود که چگونه ایـن شخصـیت ها، که بدون تردید دانشمندان آگاه و آشنا به شرایط زمان خـود بوده انـد، همگـی بـه خـدمت رضاشـاه و سیاست های او در آمدند؟ فرض بر این است که رضاشاه توانسـت هم زمـان از شخصـیت سـنت گرایی چون مخبرالسلطنه یاری بگیرد و هم چنین از چهره های کاملا تجددگرایی چون تیمور تـاش و عیسـی صدیق اعلم نیز در عالیترین سطوح بهره ببرد و دیگر، فروغی که تقریبا موضعی بـین آن هـا و البتـه شاید سنجیده تر از دیگران اتخاذ کرده بود و در خدمت رضاشاه بود.
برای جلوگیری از درازگویی و نیز برای رسیدن به موضوع این نوشته ، مناصب ذکاءالملک در عصـر دوم مشروطه را به شرح زیر و خلاصه میکنیم ؛ ١- تصدی وزارت مالیه در کابینۀ دوم صمصام السلطنه (٧آذر ١٢٩٠) 17 ٢- تصدی وزارت عدلیه در ترمیم کابینۀ صمصام السلطنه (٢٠آذر ١٢٩٠) ٣- سرپرستی وزارت عدلیه در کابینۀ مستوفیالممالک (در ٢٥ مرداد ١٢٩٣) در آغاز جنگ جهانی اول ، عصر نیابت ابوالقاسم خان قره گوزلو (ناصـرالملک ) کـه از زمـان برچیـدن مجلس دوم و اخراج شوستر و پذیرفتن التیماتوم روسیه در واقع مشروطه را تعطیل کرده و خود سکان اداره کشور را در دست گرفته بود، فروغی از ایران خارج شد و با رسیدن احمد شـاه بـه سـن قـانونی، ناصرالملک در عمل هم کنترل اوضاع را در اختیار درآورد و هم اجازه داد تـا انتخابـات مجلـس سـوم برگزار شود.