چکیده:
نوبت سوم کشفالاسرار به منزلة یکی از تفاسیر ادبی- عرفانی همواره مورد توجه بوده است. میبدی در این نوبت استنباطهای عرفانی از آیات قرآن را با زبان ادبی بیان کرده است. در بعضی از قسمتهای این نوبت میبدی به موضوع حال و مقام یا ترتیب مراحل سلوک اشاره کرده است. پیگیری این اشارات میتواند نظر میبدی را دربارة مراحل سیر و سلوک عرفانی آشکار کند. از این رو لازم است همة اشارات میبدی دربارة سالک و مقامات سلوک، و نیز عبارات او دربارة موضوعاتی که در طریقت عرفانی نقش دارند، استخراج و تحلیل شود و سپس، دربارة مراحل سلوک، مقدمات، اقسام و مراتب هر مرحله تحقیق شود. بدین منظور، این مقاله بر آن است مراحل سلوک و کمال معنوی انسان را در نوبت سوم کشف الاسرار برشمارد و پیوند میان این مراحل را با آیات و اصطلاحات قرآنی بررسی کند. نتیجة حاصل از این پژوهش، افزون بر این که ترتیب مراحل سلوک را از دیدگاه یک مفسر عارف نشان میدهد، ریشههای قرآنی عرفان اسلامی را نیز تبیین میکند.
خلاصه ماشینی:
میبدی، فقر مذموم را نیز تبیین کرده و سالک را از آن بر حذر داشته است؛ «آن فقر که به کفر نزدیک است فقر دل است که علم و حکمت و اخلاص و صبر و رضا و تسلیم و توکل از دل ببرد تا دل از این ولایتها درویش گردد و چون زمین خراب شود.
به عبارت دیگر میبدی، از هر دوی این واژههای متضاد برای تبیین یک مفهوم عرفانی بهره گرفته است؛ از یک سو فقر را بر غنا ترجیح داده و از سوی دیگر، داشتن همت برتر از کونین را عین توانگری خوانده است.
نکتة دیگر دربارة دوستی در کشف الاسرار آن است که میبدی برخلاف دیگر عارفان به فقه اللغه «محبت» توجه نداشته و کوشیده به تفسیر و تعبیر عشق بپردازد و از بررسیهای لغوی در این باره بپرهیزد (نک: ماهیار، 1372: 50) دوستی، خاصیتی ازلی است که خداوند فقط در نهاد آدم خاکی قرار داد و بواسطة این خاصیت او را برتری داد.
میبدی در جای دیگر، این مراتب را با دقت بیشتری تبیین کرده است؛ مرتبة اول، نظر در خلقت آسمان و زمین است.
شایان ذکر است که تعبیر «انسان کامل» در قرآن مجید دیده نمیشود؛ همچنین در اسناد مسلم قرن اول اسلامی از نظریۀ انسان کامل سخنی به میان نیامده است، اما باید دانست که بنمایههای این نظریه در قرآن مجید وجود دارد و مضامین آن در تفسیر برخی آیات قرآن و نیز برخی از احادیث قدسی مطرح شده است.