چکیده:
انسان شناسی یکی از مهمترین ابعاد شناخت یک مکتب به شمار میرود. در اسلام، انسان شناسی از جایگاه ویژهای برخوردار است. آیات متعددی در قرآن به شناخت انسان اختصاص یافته است. ادعیه و احادیث مأثوره به تبعیت از قرآن حاوی مطالب مهم انسانشناسی است. از آن جمله در صحیفه سجادیه مطالب و مباحثی درباره آفرینش انسان، مراتب وجودی، اوصاف، قابلیت ها و نقاط ضعف طبیعت او بیان شده است. عارفان نیز در آثار خود به مباحث مربوط به انسانشناسی پرداخت هاند. با بررسی اندیشه های عارفان در این باب تأثیرپذیری اهل عرفان و تصوف از صحیفة سجادیه محتمل به نظر میرسد.
Anthropology is one of the most important aspects of understanding a school. In Islam, anthropology has a special status. There are many verses in the Holy Quran that are about human. Moreover there are a lot of prayers and Hadiths that, following the Holy Quran, bear important anthropological information. One of the relevant sources is Sahifa Sajjadiya that states delicate and deep issues about man, his existential levels and features, his natural potentialities and weaknesses. Mystics, in the light of this knowledge have discussed anthropological subjects in their works. The study of their ideas in this regard reveals the impact of the teaching of Ahlolbait (bput), especially Sahifa Sajjadiya, on the mystics and Sufis.
خلاصه ماشینی:
(همو، 1426ق: 74) از صحیفه نیز چنین میتوان استنباط کرد که ساحات وجودی انسان همان چهار مرتبة نفس، قلب، عقل و روح است: 2-1- نفس در نگاه اهل عرفان نفس عبارت است از جوهر بخاری لطیف که حامل نیروی حیات و حس و حرکت ارادی است که اهل حکمت از آن به روح حیوانی تعبیر کردهاند و حد واسط قلب یعنی نفس ناطقه و بدن است.
(ترمذی، 2009: 47) در صحیفه سجادیه تنها در دو مورد از روح سخن به میان آمده: یکی فراز پنجم دعای اول است: «خداوند برای هریک از ارواح قوت و قوتی و رزق و روزی معلوم و معین قسمت فرمود که آن قسمت معین الهی را هرگز کسی که بر او زیاد مقدر فرموده، کم نتواند کرد و نه آن را که کم مقدر کرده، اندکی تواند افزود و جعل لکل روح منهم قوتا معلوما مقسوما من رزقه، لا ینقص من زاده ناقص، و لا یزید من نقص منهم زائد..
همانطور که سیر و سلوک از توبه و بازگشت به سوی خدا آغاز میشود، امام نیز اولین مرتبة سلوک را توبه (تائبین) دانسته و در این دعا بیان میدارند کسی که طالب بازگشت به سوی خداست، چگونه باید از او طلب عفو و مغفرت کند.
در میان عارفان کسی این مرتبه را به عنوان مقام مطرح نکرده تنها در کتاب حلیة الاولیاء به نقل از ابوسعید خراز آمده که مقام مطیعین را مقامی از مقامات عرفانی دانسته است.
در این مناجات حضرت، به فقر ذاتی انسان نظر دارد و مفتقرین را کسانی میداند که تمامی نیازهایشان –چه مادی و چه معنوی- را تنها به خداوند عرضه میدارند.