چکیده:
در دورة ساسانیان کتابهای زیادی دربارة تاریخ، حماسه، قصّه، داستانهای عاشقانه و افسانههای باستانی ایرانی وجود داشته است. پس از نابودی ساسانیان، بسیاری از این کتابها در گذشت روزگاران ناپدید گشتند و پارهای نیز در سدههای نخستین اسلامی از پهلوی به عربی ترجمه شدند. کتاب ناشناختة «رزم گودرز و پیران» یکی از آنهاست. در پژوهشهایی که دربارة ادبیات پهلوی و سنّت شاهنامهسرایی در ایران انجام شدهاند هیچگونه اشارهای به کتاب پهلوی «رزم گودرز و پیران» و ترجمة عربی آن به نام «حرب جوذرز و پیران» به چشم نمیآید. با این همه، اشارة روشن ابوعبدالله احمد بن محمّد بن اسحاق به ابراهیم ـ ابنفقیه همدانی، جغرافیادان ایرانی سدة دوّم و سوم هجری، به کتاب «حرب جوذرز و پیران» و آوردن گفتاری از نامة مفصّل پیران به گودرز از این کتاب، آشکارا گواه است که کتابی پهلوی به نام «رزم گودرز و پیران» وجود داشته است و این داستان حماسی، همانند بسیاری دیگر از کتابهای پهلوی در سدة دوّم/ سوم هجری به زبان عربی نیز ترجمه شده است. از سوی دیگر، گفتاری که ابنفقیه همدانی از نامة پیران به گودرز از کتاب «حرب جوذرز و پیران» آورده است، چنان با همین گفتار از نامة پیران به گودرز در شاهنامة فردوسی همانندی دارد که باید انگاشت گردآورندگان «شاهنامة ابومنصوری» کتاب پهلوی «رزم گودرز و پیران» را میشناختهاند و منبع آنها در نوشتن داستان نبرد «دوازده رخ» یا «رزم گودرز و پیران»، کتاب پهلوی «رزم گودرز و پیران» بوده است. همچنین نام نبرد «دوازده رخ» در چند دستنوشتة شاهنامة فردوسی، «رزم گودرز و پیران» آمده است و این نبرد بزرگی بود در کینخواهی خون سیاوش از تورانیان و احتمالا نام اوّلیة این نبرد کینخواهانه در شاهنامه، «رزم گودرز و پیران» بوده است و سپس بهدلیل نبرد یازده یا دوازده هماورد ایرانی و تورانی با همدیگر در پایان این جنگ، نام «یازده رخ» و یا «دوازده رخ» گرفته است.
خلاصه ماشینی:
تقی زاده ، سید حسن ، «منشاء قدیم و مآخذ اصلی شاهنامه »، کـاوه ، شـمارة ١١، شـمارة مسلسـل ٤٦، ١٣٣٩، ص ٧-١٢؛ عثمانف ، محمد نوری ، «خداینامـه ها و شـاهنامه های مآخـذ فردوسـی »، جشـن نامۀ محمـد پـروین گنابادی ، زیرنظر محسن ابوالقاسمی ، تهران : ١٣٥٤، صص ٢٨٧-٣٣٢؛ امیدسالار، محمـود، «خداینامـه »، دانشـنامۀ زبان و ادب فارسی ، به سرپرستی اسـماعیل سـعادت ، تهـران : فرهنگسـتان زبـان و ادب فارسـی ، ١٣٨٨، ج ٣، صص ١٩-٢٤؛ فیروزبخش ، پژمان ، «خداینامه »، دانشنامۀ جهان اسلام ، زیرنظر غلامعلی حداد عادل ، تهـران : بنیـاد دایره المعارف اسلامی ، ١٣٩٠، ج ١٥، صص ٢٣٦-٢٤١؛ خالقی مطلق ، «از شاهنامه تا خداینامه : جسـتاری دربـارة مآخذ مستقیم و غیرمستقیم شاهنامه (با یک پیوست : فهرست برخی متون از دسـت رفتـه بـه زبـان پهلـوی )»، ص ٣٤-٦٣؛ خالقی مطلق ، جلال ، «شاهنامه سرایی در ایران »، فردوسی و شاهنامه سرایی، تهران : فرهنگسـتان زبـان و ادب فارسی ، ١٣٩٠، صص ٢٥-٣٥؛ Shapur Shahbazi, A, “On the Xwadāy-Nāmag,” Papers in Honour of Prof.
دیویدسن )، ایرانشناسی ، سال هفتم ، شمارة ٢، تابستان ١٣٧٤، صص ٤٣٦-٤٥٧؛ امیدسالار، «در معنـای دفتـر/ نامۀ پهلوی در شاهنامه »، صص ٢٣٩-٢٥٢؛ خطیبی ، «یکی نامه بود از گه باسـتان (جسـتاری در شـناخت منبـع چهارم شاهنامۀ فردوسی )»، صص ٥٤-٧٣؛ نحوی ، اکبر، «نگاهی بـه روش هـای ارجـاع بـه منـابع در شـاهنامه »، نامـۀ فرهنگستان ، فصلنامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، دورة هفتم ، شـمارة چهـارم ، شـمارة پیـاپی ٢٨، زمسـتان ١٣٨٤، ص ٣٢-٦٤؛ دبیرسیاقی ، زندگینامۀ فردوسی و سرگذشت شـاهنامه ، صـص ٣٥٧-٣٥٨؛ هـانزن ، کـورت هاینریش ، شاهنامۀ فردوسی : ساختار و قالب ، ترجمۀ کیکاوس جهانداری ، تهران : نشـر و پـژوهش فـرزان روز، ١٣٨٤، ص ٤.