چکیده:
برای تضمین عادلانه و منصفانه بودن دادرسی نسبت به انسانی که به اتهام ارتکاب جرم به چرخۀ قضایی واردشده، حقوق دفاعی خاصی مورد شناسایی قرار گرفته است که میتوان آنها را حقوق دادرسانه بشر نامید. از جملۀ این حقوق، حق بیپاسخی یا حق سکوت متهم در برابر پرسشگری مقام ذیصلاح است. در رابطه با حدود و ثغور اِعمال این حق، دغدغههایی مطرح بوده و پذیرش مطلق آن مورد انتقاد برخی قرار گرفته است که بازتاب این نگرانیها را میتوان در قوانین آیین دادرسی کیفری 1378 و 1392 نیز مشاهده نمود. در مقالۀ حاضر، ضمن تبیین مفاهیم، گونهها و واکاوی کرامتمدارِ مبانی اعتباربخش این حق، خطمشیِ پایان هوشمندانۀ سکوت، بهمنظور پایانبخشیِ هوشمند و مدیریتشده بیپاسخی متهم از طریق راهبردهایی برمبنای توجیه سکوت، ادلّه پرونده، سابقه متهم، بزهدیده و تشویق ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
شناسایی و مدیریت حق سکوت متهم محمد جعفر حبیب زاده ولیاله صادقی چکیده برای تضمین عادلانه و منصفانه بودن دادرسی نسبت به انسانی که به اتهام ارتکاب جرم به چرخۀ قضایی واردشده ، حقوق دفاعی خاصی مورد شناسایی قرار گرفته است که میتوان آنها را حقوق دادرسانه بشر نامید.
همچنـین امکـان دارد سـکوت و بیپاسخی متهم بنا بر توجیه خاصی باشد کـه بـا رفـع توجیـه و علـت سـکوت ، فرآینـد دوگانۀ پرسش و پاسخ قضایی ادامه خواهد یافت ؛ مانند اینکه متهم علت بیپاسخی خـود را بیاطلاعی از موازین دادرسی و حقوق خود و بیمِ پاسخ ناسنجیده ابراز دارد و یا اینکه به شرایط و اوضاع نامساعد روحی روانی و یا جسمی خود، بازداشتگاه و محل نگهـداری و یا رفتار مقام بازجو معترض باشد و تغییر وضعیت مزبور را شرط پاسخ گویی خود عنـوان دارد که این سکوت مقطعی دارای توجیه را میتوان با فراهم آوردن خواستۀ متهم پایان داد.
لکن در مورد «حق اعلام » و «تضمین » حق سـکوت مـتهم هماننـد قـانون آیـین دادرسی کیفری ١٣٧٨ در قانون جدید آیین دادرسی کیفری تصریحی دیده نمیشـود و این سئوال مطرح است که آیا این دو حق در قانون جدید پذیرفته شده انـد یـا خیـر؟ در پاسخ ، به رغم عدم تصریح دو حق مذکور در ماده ١٩٧ قانون جدید، با توجه به شناسایی «اختیار متهم در سکوت » به عنوان یک حق در ماده ١٩٧ از یـک سـو و «لـزوم آگـاهی متهم از حقوق خود در فرآیند دادرسی» و «لزوم رعایت و تضمین این حقـوق » در مـاده ٦ قانون یادشده ، میتوان اظهار داشت که مقامات قضایی مکلفنـد حـق مـتهم در سـکوت اختیار کردن را به او اعلام و تفهیم نمایند.