چکیده:
ابنسینا در باب امکان شناسایی ذات اشیاء دو گونه سخن گفته است: در مواردی معرفت به ذات اشیاء و یافتن فصول محصِّل آنها را امری ممکن و درعینحال سخت و دشوار دانسته و در مواردی دیگر معرفت به ذوات و یافتن فصول آنها را امری ناممکن و دایره شناسایی انسان را محدود به ادراک لوازم و اعراض شیء دانسته است. برای رفع این تعارض باید به مبانی وجودشناختی و معرفتشناختی بوعلی سینا توجه کرد. یافته این تحقیق آن است که از یکسو طیف فاعلهای شناسا از حیث نیل به مراتب معرفتی حس و تخیل و یا ارتقا به مرتبه تعقل و از سوی دیگر بساطت یا ترکیب متعلق شناخت در فلسفه شیخالرئیس، طیفی از انسانها را تشکیل میدهد که امکان شناسایی ذات اشیاء برایشان محال یا ممکن است. نیل به مرتبه شناخت عقلی از سویی و ترکیب بیشتر در متعلق شناخت از سوی دیگر، ادراک را ممکن میسازد و بازماندن در مرتبه حس و خیال و همچنین بساطت متعلق شناخت، به امتناع ادراک منتهی میشود.
خلاصه ماشینی:
یافته این تحقیق آن است که از یکسو طیف فاعلهای شناسا از حیث نیل به مراتب معرفتی حس و تخیل و یا ارتقا به مرتبه تعقل و از سوی دیگر بساطت یا ترکیب متعلق شناخت در فلسفه شیخالرئیس، طیفی از انسانها را تشکیل میدهد که امکان شناسایی ذات اشیاء برایشان محال یا ممکن است.
برخی نسبت به سختگیری و نگاه محتاطانه ابنسینا در شناخت ذات اشیاء از سویی و جهد علمی او در شناخت حقایق عالم از سوی دیگر اظهار تعجب کردهاند: «بسی مایه اعجاب و شگفتی است که دانشمند گرانقدری چون ابنسینا که دانش پزشکی را از طریق تجربه بهصورت قانون درآورده و در چهار دانش ریاضی دارای آثار پرارجی هست؛ باآنهمه احاطه و توغل و تسلطی که در بیان قوانین منطق و ضوابط فکر داشته است و به همین سبب علاوه بر منطق نجات و اشارات و دانشنامه علایی و سایر آثار، مفصلترین و پرمایهترین منطق را در فرهنگ اسلامی به نام شفا در نه دفتر تدوین کرده است، با این وصف در تحدید و تفسیر پارهای از اصطلاحات و بیان ماهیت و حدود حقیقی آنها اینگونه اظهار ناتوانی نماید»(ملکشاهی، 1375، ص42).
تنها مقالهای که به هر دو تعبیر ابنسینا پرداخته و راه حلی برای رفع تعارض ارائه کرده است، مقاله «بررسی تطبیقی امکان شناخت ذات و حقیقت اشیاء از دیدگاه ابنسینا و سهروردی» است که حل مسئله را در تمایز آثار، بر مبنای تمایز نگاه مشائی از نگرش سینوی دانسته است؛ بهنحویکه ابنسینا در آثاری چون شفا و اشارات به تبعیت از مشاییان شناخت ذات اشیاء را ممکن دانسته و در رساله حدود و نجات به دیدگاه شخصی خود پرداخته است(اخگر، 1392، ص91).