چکیده:
تمامی زبان ها در طول تاریخ، دستخوش تغییر شده، به گونه ای که هیچ زبان و واژه ای از این قاعده مستثنی نیست. «بعل» از واژگانی است که در استعمال زبانی، دچار تطور شد. این تحقیق از چهار منظر قرآنی، لغوی، ادبی، میراث تاریخی و زبان های سامی به واکاوی واژه بعل در زبان عربی و مشترکات زبان های سامی پرداخته است. سوال این تحقیق آن است که چرا اقوام سامی بتی به نام بعل داشتهاند، به بیان دیگر چرا باید همسر آن قدر در این فرهنگ ها قداست پیدا کند که اساطیری شده و بتی به نام او نامگذاری گردد. در راستا تقارب معنایی دو واژه«بعل» و«هبل» می توان به شناسایی و کشف اسامی مضاف به واژه «بعل» در لغات و میراث زبان های سامی که عمدتا نام شهرهای عربی است اشاره کرد. همچنین واژه بعل در قرآن کریم دارای دو معناست: اسم علم(نام یک بت کنعانی)، و همسر (مرد )که با همسر خود به دلیلی دچار مشکل شده است. در شعر عربی نیز تقریبا همین دلالت با غلبه معنای عام همسری قابل مشاهده است.
خلاصه ماشینی:
واژه « بعل » در فضاي زبان عربي معناي خود را در مفهوم «زوج » يافته ، و به مرور بر مرد متأهل و مردي که سيد و سرور خانه و زن بوده ، اطلاق شده ، و اندک اندک واژه «زوج » به جاي «بعل » به کار رفته و جانشين بلامنازع آن شده است .
(جوهري، ١٩٨٧، ج ٤، ص ١٦٣٤) همچنين معنايي را براي آن ذکر مي کنند که گويي به زمينه انتقال و تکامل معنايي واژه اشاره دارد: «بعل الدار و بعل الدابۀ مالکها»(خطابي،١٩٨٢،ج ١،ص ٦٠٦) به نظر مي رسد نام بت قوم حضرت الياس (ع ) به عنوان اسم بت ميان اعراب معروف بوده و آنچه لغت شناسان و مفسران در معناي ربوبيت آن ذکر مي کنند در فرهنگ لغات سامي به چشم نمي خورد که در ادامه بررسي به آن اشاره خواهد شد.
به طور کلي با توجه به آنچه بيان شد واژه " بعل " در قرآن به معناي همسري(مرد) است که در رابطه زناشويي دچار مشکل و خلل شده ، به کار رفته ؛ و در شعر عربي نيز اين مفهوم مشترک به وضوح نمايان است .
(دبس ،١٩٩٠،ص ٣٥٣ ؛ فيومي، ١٩٩٤،ص ٧٤) همچنين ارتباط عميقي ميان واژه بعل و زمين وجود دارد و مي توان آثار آن را در أساطير سوري( اوگاريتي )يافت که مهمترين الهه کنعاني ها بوده و داراي صفاتي نظير: سيد، إيل ، إل به معناي إله بوده است (فيومي،١٩٩٤، ص ٥٤) و از صفات اين الهه ، متولي بودن براي بادها و باروري و توانمند بلامنازع ، ذکر مي شود.