چکیده:
ویلفرد مادلونگ، خاورپژوه آلمانی، مسئلة جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در کتاب «جانشینی محمد صلی الله علیه و آله و سلم» بررسی کرده است. دیدگاه وی نسبت به دیگر خاورپژوهان، اگرچه منصفانه و عالمانه است، اما با نگاهی بروندینی و با تکیه بر منابع و روش اهلسنت و دیگر مستشرقان، به بررسی ابعاد شخصیت و رفتارهای سیاسی و اجتماعی امیرمومنان علی علیه السلام در بستر تاریخی آن پرداخته و دیدگاههایی ارائه کرده که با مبانی اعتقادی و گزارههای تاریخ تشیع و اهلبیت علیهم السلام سازگاری ندارد.
بررسی عملکرد مدیریتی ـ سیاسی حضرت علی علیه السلام در مواجهه با رویدادهای تاریخی، از محورهای قابلتوجه مادلونگ بوده و در اینباره، عمدتا باتکیه بر منابع تاریخی عامه، بر این باور است که حضرت علی علیه السلام در فهم مسائل سیاسی و مدیریت بحرانهای سیاسی، اجتماعی جامعة اسلامی، دارای نقاط ضعفی بوده؛ زیرا از منظر وی، نگاه قدسی به معصومان علیهم السلام قابل توجیه تاریخی نیست. برای پاسخ به این گزارههای غلط، این پژوهش با رویکردی تاریخی ـ کلامی و به روش توصیفی ـ تحلیلی، دیدگاههای تاریخی مادلونگ را گونهشناسی کرده و با تکیه بر منابع فریقین، آنها را بررسی کرده و ضمن بیان ضعف تلاشهای پژوهشی نویسنده، به دفاع از فهم و مدیریت سیاسی و اجتماعی حضرت علی علیه السلام در حل بحرانهای موجود پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"/> اگرچه طبری این شعر را مربوط به بعد از بیعت مردم با امیرمؤمنان علی(ع) میداند و به جای کلمة «عثر»، کلمة «عجز» را ضبط کرده است،<FootNote No="572" Text=" محمدبن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج4، ص437؛ علیبن ابیالکرام ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص195.
"/> نتیجهگیری در بررسی انتقادی دیدگاه مادلونگ دربارة عملکرد و تدبیر مدیریتی حضرت علی(ع) در رویدادهای سیاسی و اجتماعی اسلام، معلوم شد که او در فهم و درک شخصیتهای تاریخی و مسائل سیاسی اسلام و حکومت حضرت علی(ع)، بهسبب بهرهبرداری از منابع عامه در تحلیل اقدامات سیاسی حضرت علی(ع)؛ نقص در تحلیل شخصیتهای الهی؛ فقدان شناخت کافی در کلام سیاسی شیعه، بهویژه در امر امامت و مبانی آن؛ نداشتن درک درست از فضای تاریخی، فکر و فضای سیاسی جامعة اسلامی آن دوره از تاریخ، بهویژه روح قبیلهای حاکم بر جامعة اسلامی؛ نداشتن نگاهی جامع به منابع تاریخی؛ و ترجمة ناصواب از متون تاریخی به سبب فقدان فهم تاریخی از شخصیت حضرت علی(ع)، امام را در حد یک حاکم و خلیفة سیاسی همانند دیگر خلفا، تنزل داده و عملکرد آن حضرت را به عنوان یک حاکم سیاسی فاقد علم و درایت الهی بررسی کرده و در نتیجة این اشتباه، جنبة الهی و اخروی مسئولیت حضرت علی(ع) را در برابر مردم، نادیده گرفته و در نهایت، به این نتیجه رسیده است که حضرت علی(ع) به سبب برخوردار نبودن از علم الهی و عصمت، دارای لغزش بود و در تدبیر جامعة اسلامی، ایشان مدیریت لازم را برای خروج از بحرانها بهکار نبرد، و در برخی مواقع، از جمله اعزام یا عزل و نصب افراد برای مأموریتهای سیاسی، توان لازم را نداشت و این به سبب ضعف علم ایشان بود.