چکیده:
بحث از جامعه آرمانی بشر، قدمتی دیرینه دارد و دست یابی به جامعه ای عاری از هرگونه ظلم و ستم و ناعدالتی، همواره آرمان و آرزوی دیرینه بشر بوده است. این جامعه آرمانی، در آموزه های ادیان الهی، جامعه آخر زمان و موعود است که از آن به آرمان شهر بشر تعبیر شده است. دین مبین اسلام، به عنوان کامل ترین دین که در بعد اجتماعی به آن جامعه آرمانی و آرمان شهر مورد انتظار ختم خواهد شد، در آموزه های خود مبانی انسان شناسی آن را مشخص نموده است. از این رو مسئله این مقاله آن است که مبانی انسان شناسانه آرمان شهر مهدوی در آموزه های قرآن کریم کدام اند؟ از دیدگاه قرآن کریم، از جمله مهم ترین مبانی انسان شناسی آرمان شهر مهدوی عبارتند از «معرفت و شهود به عنوان فلسفه وجودی حیات اجتماعی»، «دو ساحتی بودن حقیقت جامعه»، «تعقل و تکامل عقول و خردمندی اجتماعی»، «وجود تفاوت های فردی و اجتماعی »، «کرامت انسانی و حقوق بشر» و « اراده، اختیار و آزادی انسان».
خلاصه ماشینی:
(جوادی آملی، 1389ش(الف): 6) بر این اساس در جامعه آرمانی مهدوی هدف از حقوق بشر همان لقای خداوند و رسیدن انسان به کمال نهایی است، برعکس آنچه امروزه تحت عنوان حقوق بشر در جوامع غربی رواج یافته و هدف از آن تنها حیات دنیوی انسان، آن هم به صورت ناقص است.
اینگونه آزادی که تکامل معنوی بشری به آن وابسته است، جامعه مهدوی را نیز در مینوردد و انسانها در آن عصر نیز ارادهای آزاد خواهند داشت؛ لکن به صورت «امر بین الامرین»، نه جبر کامل و نه آزادی بدون حد و مرز؛ یعنی اینکه به انسان، آن مقدار از آزادی و اختیار که مقتضای رشد و سعادت او است داده شده است و علاوه بر آن در جامعه مهدوی تمامی شرایط و لوازم جهت رشد و اعتلای بشر مهیا بوده و انسان با اراده و اختیار و به عبارتی انتخابهای آگاهانه و اختیاری خود _ بدون هرگونه جبر_ به سعادت دنیوی و اخروی خواهد رسید.
از دیگر مبانی انسانشناسی جامعه مهدوی هویت قرآنی به مثابه روح اجتماعی آرمانشهر است؛ زیرا همانطور که انسان دارای جسم و روح است، جامعه نیز شامل یک جسم است که از اجزاهای ظاهری آن مانند خانه، سازمان، نهاد، سیستمهای اجرایی، امکانات شهری و در واقع خود جامعه تشکیل شده است و همچنین این جامعه دارای یک نفس و روح هم هست که زوال ناپذیر است و هویت اجتماعی آن را تشکیل میدهد؛ هویتی نشأت گرفته از اسلام ناب و قرآنی.