چکیده:
در ﺗﺎرﯾﺦ ﺣﻤﺎﺳﮥ ﻋﺎﺷﻮرا، ﺣﻀﺮت زﯾﻨﺐ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻔﯿﺮ اﻓﺘﺨﺎر آﻣﯿﺰ ﮐﺮﺑﻼ ﺑـﺎ ﺧﻄﺒـﻪ ﻫـﺎی آﺗﺸﯿﻦ و ﮐﻮﺑﻨﺪه در ﺑﺮاﺑﺮ دﺷﻤﻨﺎن اﺳﻼم ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. وﺻﻒ ﭘﺎﯾﺪاری اﯾﺸﺎن ﮐﻪ وﺟﻮه ﺑﺮآﻣـﺪ از آن ﺣﮑﺎﯾﺖ از ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻇﻠﻢ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮی و ﮐﺎرﮐﺮد آن در ادﺑﯿﺎت ﻋﺎﺷﻮراﯾﯽ دارد از ﻣﻮﺿـﻮﻋﺎ ﺗﯽ ﻣﻬـﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﮐﺎﻧﻮن ﺗﻮﺟﮥ ﺷﺎﻋﺮان ﻓﺮاوان ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. از ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮﺧﯽ از ﺷﺎﻋﺮان ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﮐـﻪ در ﻣﺠﻤﻮﻋﮥ ده ﺟﻠﺪی ﮐﺘﺎب «ادب اﻟﻄّﻒ» ﺗﺄﻟﯿﻒ ﺟﻮاد ﺷﺒﺮ ﻧﺎم و اﺷﻌﺎر ﻋﺎﺷـﻮراﯾﯽ آن ﻫـﺎ ﮔـﺮد آوری ﺷﺪه اﺳﺖ. از اﯾﻦ رو، ﻣﻘﺎﻟﮥ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻧﮕﺎه ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﺷﻌﺎر ﺷﺎﻋﺮان ﻧﺎﻣﺒﺮده ﭘﺮداﺧﺘ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﮑﺘﮥ ﻣﻬﻢ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﺎﻋﺮان ﻣﻮرد ﭘﮋوﻫﺶ، در ﭘﯽ آن ﺑﻮدهاﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺗﺸﺮﯾﺢ ﺳـﯿﻤﺎی ﺣﻀﺮت زﯾﻨﺐ و ﺑﯿﺎن اﺣﻮال اﯾﺸﺎن در ﻏﻢ از دﺳﺖ دادن ﻧﺰدﯾﮑﺎن ﺧﻮد،
ﺷﺨﺼـﯿﺘﯽ ﺑﺮدﺑـﺎر را از وی در برابر مخاطب مجسّم نمایند.در خلال وصف ویژگی های این بانوی بزرگوار هم چون صبر و پایداری در برابر ارزش های اسلام،عفّت و نیابت از امام حسین علیه السلام و صیانت از آرمان های اسلام در ﻓﻘﺪان اﻣﺎم ﺑﻪ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺳﯿﻤﺎی ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﮔﻮﻧﻪ آن ﺣﻀﺮت در ادﺑﯿﺎت ﭘﺎﯾﺪاری و رﺳﺎﻟﺖ اﯾﺸـﺎن که
همان خیزش و انقلاب علیه ظلم است بپردازند؛حضرت زینب علیها السلام به عنوان الگوی بی بدیل صبر و شهامت و مظهر ایستادگی حقّ در برابر باطل به شمار می رود و گفتمان غنیّ ایشان که خطّ مشی
ﺿﺪّ اﺳﺘﮑﺒﺎری ﺧﻮد را از ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﻗﺮآﻧﯽ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ، ﻣﺸﻌﻞ راه ﺑﯿﺪاری اﻣﺖ اﺳﻼﻣﯽ ﺗﺎ ﺑﻪ اﻣـﺮوز ﮔﺮدﯾـﺪه است.
خلاصه ماشینی:
» تشنگی و عطش امام حسین7 و یاران ایشان در صحرای کربلا را میتوان نخستین تصویری دانست که از همان آغاز به عنوان نقطهای مشترک در بیشتر مرثیههای حسینی به آن پرداخته شده است؛ خزاعی، در ابیاتی اندوه خود از ستمی را که بر امام حسین7 در کربلا وارد شده است با بیان حضرت زینب در حالی که پیامبر6 را مورد خطاب قرار داده، ابراز داشته و از تشنگی و عطش امام و محرومیت وی از دسترسی به آب، سخن گفته است: یا جد قد منعوا الفرات و قتلوایا جد إن الکلب سیشرب آمنا عطشا فلیس لهم هنالک موردریا و نحن عن الفرات نطرد (همان، 7/143) «1- ای جد من، آنها از فرات بازداشته شدند و تشنه به شهادت رسیدند و در آنجا راه ورودی به آب نداشتند.
» و یا در ابیاتی دیگر حضرت زینب3 برادر خود امام حسین7 را مورد خطاب قرار میدهد و از فقدان آن حضرت و مصایب وارده بر ایشان و سایر زنان و کودکان به وی شکایت میبرد: اخی أی رزء أشتکی و مصیبةأم العابد السجاد أضحی مغللاام النسوة اللاتی برزن حواسرا فراقک أم هتکی و ذلی و غربتیعلیلا یقاسی فی السری کل کربةکمثل الإما یشهرن فی کل بلدة (همان، 128) «1- ای برادرعزیزم از کدامین مصیبت شکایت کنم از مصیبت فراق تو، از هتک حرمت شدن یا از خواری و غربت؟ 2- یا از سید الساجدین امام سجاد7 که در غل و زنجیر در حالی که بیمار است و در این سفر اسارت با هر رنج و مصیبی درگیر است؟ 3- یا از زنانی که سر برهنه به مانند کنیزان در ملأ عام در همه جا آشکار شدند؟» از جمله کارهای وقیح و زشت لشکر یزید برداشتن حجاب از سر زنان صحرای کربلا بود که بسیاری از شاعران این صحنة دردآور را به تصویر کشیدهاند: تجاذبها أیدی العدو خمارهاکم حصان الذیل یروی دمعها فتستر بالأیدی إذا أعوز السترخدها عندها قتیل بالظما (همان، 2/73) «1- میان حضرت زینب3 برای حفظ حجابشان و دشمنان (نامرد) برای برداشتن آن حجاب کشمکش بود؛ زیرا او (حضرت زینب3) با دست هایش خود را میپوشاند وآن هنگام که آن را از سرش برمیگرفتند.