چکیده:
یکی از چالشهای مهمّ فراروی گفتمان مهدویت، مسئله «یاس و ناامیدی» از ظهور و قیام منجی موعود، به جهت طولانی شدن غیبت است. این چالش زمانی جدّیتر میشود که در برخی روایات، فرا رسیدن زمان ظهور منجی موعود با تحقق یاس و ناامیدی مردم پیوند خورده است. این روایات در ظاهر با روایت علوی «انتظروا الفرج و لا تیاسوا من روح الله فانّ احبّ الاعمال الی الله انتظار الفرج» که مبیّن پیوند مبنایی آموزه انتظار فرج با اصل قرآنی «حرمت یاس از روح الله» است، منافات دارد. پرسش اصلی این است که این روایات را چگونه باید تبیین نمود که با اصل مذکور منافات نداشته باشند؟ پاسخ این پرسش در گرو تبیین ارتباط مبنایی و معنایی انتظار فرج با اصل قرآنی حرمت یاس از روح الله است. توجه به تاکید تعالیم دینی بر مطلوبیت امید به رحمت الهی که موجب حرکت، پویایی و مجاهده در راه حق است و نیز، نهی از یاس و ناامیدی که سکون، رخوت و مسئولیتگریزی را به دنبال دارد، در کنار روایات پرشماری که به ترسیم سیمای حقیقی منتظران ظهور منجی موعود پرداخته و انتظار فرج را ملازم با حرکت، تلاش و مجاهده در راه حاکمیت حق و عدالت میداند، ارتباط مذکور را مبیّن میسازد. بر این اساس، روایاتی که ظهور منجی موعود را مقارن با تحقق یاس و ناامیدی میدانند هرگز به معنای جواز یاس و ناامیدی نبوده بلکه میتوان این روایات را بدین معنا دانست که ظهور منجی موعود زمانی خواهد بود که مردم از همه حکومتها و سیاستها برای اجرای کامل عدالت در جهان، ناامید شوند و به اندازهای از رشد معرفتی و فکری برسند که درک کنند تنها حکومت منجی موعود است که میتواند تامینکننده عدالت حقیقی باشد.
خلاصه ماشینی:
توجه به تأکید تعالیم دینی بر مطلوبیت امید به رحمت الهی که موجب حرکت، پویایی و مجاهده در راه حق است و نیز، نهی از یأس و ناامیدی که سکون، رخوت و مسئولیتگریزی را به دنبال دارد، در کنار روایات پرشماری که به ترسیم سیمای حقیقی منتظران ظهور منجی موعود پرداخته و انتظار فرج را ملازم با حرکت، تلاش و مجاهده در راه حاکمیت حق و عدالت میداند، ارتباط مذکور را مبیّن میسازد.
بر این اساس، روایاتی که ظهور منجی موعود را مقارن با تحقق یأس و ناامیدی میدانند هرگز به معنای جواز یأس و ناامیدی نبوده بلکه میتوان این روایات را بدین معنا دانست که ظهور منجی موعود زمانی خواهد بود که مردم از همه حکومتها و سیاستها برای اجرای کامل عدالت در جهان، ناامید شوند و به اندازهای از رشد معرفتی و فکری برسند که درک کنند تنها حکومت منجی موعود است که میتواند تأمینکننده عدالت حقیقی باشد.
(مطهری، 1385: 172-173) بنابراین، توجه به تأکید تعالیم دینی بر مطلوبیت امید به رحمت الهی که موجب حرکت، پویایی و مجاهده در راه حق است و نیز، نهی از یأس و ناامیدی که سکون، رخوت و مسئولیتگریزی را به دنبال دارد، در کنار روایات پرشماری که انتظار فرج منجی موعود را ملازم با حرکت، تلاش و مجاهده در راه حاکمیت حق و عدالت میداند، مبیّن ارتباط مبنایی و معنایی انتظار فرج با اصل قرآنی حرمت یأس از رَوح الله است.