چکیده:
واژه میزان با سایر مشتقات آن، بالغ بر بیستوسه بار در قرآن کریم بهکار رفته است. کاربست این واژه در سیاقهای گوناگون، بیانگر ذوابعاد بودن آن در دو ساحت دنیوی و اخروی است. بیشتر مفسران با خلط مفهوم و مصداق «میزان» از یکسو، و عدم تفکیک میان وضع موازین و چگونگی توزین آن از سوی دیگر، به سخنان پراکندهای تمسک جستهاند. بااینهمه، این مقاله با رویکردی ریشهشناختی و استنطاقی در موارد بهکارگیری واژه موازین، علاوه بر روشن ساختن تفاوت کاربست آن با سایر استعمالات قرآنی، در فرایندی همسو با روایات امامیه، نهتنها معصومان را معیار و حقیقت موازین در گستره قیامت معرفی نموده، بلکه سنگینی و سبک بودن موزون افراد را رهآورد موافقت ابعاد انسانی ـ اعم از بینشی، ارزشی و کنشی ـ با معیارهای توزین دانسته است. ازاینرو با طرح نظریه توسّع معنایی نسبت به مفهوم «میزان»، اطلاق آن را در مورد معصومین (ع)، عامل اتخاذ رویکردی واقعگرایانه میداند.
خلاصه ماشینی:
بااين همه ، اين مقاله با رويکردي ريشه شناختي و استنطاقي در موارد به کارگيري واژه موازين ، علاوه بر روشن ساختن تفاوت کاربست آن با ساير استعمالات قرآني، در فرايندي همسو با روايات اماميه ، نه تنها معصومان را معيار و حقيقت موازين در گستره قيامت معرفي نموده ، بلکه سنگيني و سبک بودن موزون افراد را ره آورد موافقت ابعاد انساني ـ اعم از بينشي، ارزشي و کنشي ـ با معيارهاي توزين دانسته است .
اهميت اين امر زماني رو به فزوني مينهد که قرآن کريم هرگاه اين واژه را در سياق اخروي خود به کار ميگيرد، هماره به صورت جمع «موازين » بوده است (انبياء/٤٧، اعراف /٨-٩، مؤمنون /١٠٢-١٠٣، قارعه /٨-٩)، اما هنگامي که از نقش آفريني آن در امور مربوط به عرصه دنيوي سخن مي گويد، از صورت استعمالي «ميزان » بهره جسته است (انعام /١٥٢، اعراف /٨٥، هود/٨٤-٨٥، الرحمن /٨-٩).
٣- ارجاع مفهوم ميزان به عدل شماري نيز مقصود از وضع موازين را به صفت عدل خداوند ارجاع داده اند (هواري، ٦٤/٣؛ طبري، ٢٥/١٧؛ ثعلبي نيشابوري، ٢٧٧/٦؛ قرطبي، ٢٩٤/١١) که در روز واپسين ، جهت سنجش نمايان ميشود؛ چه ، وزن به نامه هاي عمل يا صورت هايي که بر اساس اندازه هاي عمل افراد آفريده شده اند، بازميگردند (فخر رازي، ١٤٨/٢٢، ٢٠٢/١٤).