چکیده:
نولدکه در مهمترین اثر قرآنی خود به نام «تاریخ القرآن»، مباحث گوناگون علوم قرآنی را مطرح کرده و با ارائه نظریات مفصل و جدید، در میان مستشرقان به شهرت بالایی فراز مییابد. نظریه ترتیب نزول وی از مفصلترین نظریههایی است که با وجود گستردگی و اثرگذاریاش در جامعه علمی غرب، بهطور روشمند و دقیق ارزیابی نشده است. او در این نظریه از ابزارهای گوناگونی جهت کشف ترتیب نزول استفاده میکند که یکی از مهمترین آنها، قاعده سیاق است که از آن در ترتیب نزول جملات، آیه و آیات استفاده میکند. این نوشتار بر آن است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی، موارد استفاده نولدکه از این ابزار را شناسایی و مطالعه کرده و برداشت او از قاعده سیاق و چگونگی بهکارگیری این قاعده در نظریه مذکور را تبیین و ارزیابی کند. دستاورد این مطالعه نشان داد که او سیاق را در معنای هماهنگی با موضوع و محور سوره قلمداد کرده و از آن در تقطیع یک آیه، جداسازی یک آیه از آیات مجاور، و جداسازی چند آیه از سوره بهره برده است؛ هرچند که روش او در استفاده از سیاق جهت کشف ترتیب نزول، ناقص و نادرست مینماید و دستاوردهای او در کشف ترتیب نزول جملات، آیه و آیات، ره به جایی نبردهاند.
خلاصه ماشینی:
مطالعۀ نظريۀ مذکور نشان مي دهد که از مهم ترين اجزا و عناصر آن ، ابزارهايي است که نولدکه از آنها در کشف ترتيب نزول جملات ، آيه ، آيات و سوره هاي قرآن استفاده مي کند.
» (نولدکه ، ٩١) وي از هماهنگي آيات با محور کلي سوره به سياق ياد ميکند (اعني الآيۀ ٢١ التي تشوش السياق ) و آيۀ ٢١ سوره را به جهت عدم همراهي با محور کلي سوره و در نتيجه مشوش کردن سياق ، از ديگر آيات سوره جدا کرده و نزول آن را تا دورٔە دوم مکي، يعني سال هاي پنجم و ششم بعثت به تأخير مياندازد (همان ، ٦٥)؛ در حالي که سورٔە طور در دورٔە اول مکي نازل شده است .
نقد سخن در موضوع چينش واژه ها و جملات آيات در قرآن ، به عقيدٔە تمامي فرقه هاي اسلامي، نظم گرفتن الفاظ و کلمات در عبارات قرآني قطعاً بر طبق وحي آسماني صورت گرفته و هيچ دستي از بشر، اندک دخل و تصرفي در آن نداشته است و در اين مسأله بحثي نيست (زرکشي، ٣٥٣/١ و ٣٦٤؛ سيوطي، الاتقان في علوم القرآن ، ٢١٤/١ و ٢٣٢؛ فقهيزاده ، ٥٤؛ عرفان ، ٧٠؛ سعيدي روشن ، ١٥٣؛ ايازي، ١٣)؛ چنان که برخي از فقهاي شيعه بر لزوم رعايت ترتيب کلمات سوره در قرائت نماز حکم ميکنند (قوچاني، ١٣/١٠).