چکیده:
سنجش عوامل شکلگیری فقر ذهنی، از موضوعات بینرشتهای است که در سالهای اخیر مورد توجه اقتصاددانان نیز قرار گرفته است. فقر ذهنی بیانگر احساس، ادراک یا باور به فقر در افراد است که به علل مختلفی در آنها ظاهر میشود و ممکن است توام با فقر عینی و یا بدون آن باشد. هدف اصلی این مقاله ارزیابی رابطه دینداری با فقر ذهنی است که به کمک دادههای نتایج موج چهارم «طرح بررسی و سنجش شاخصهای فرهنگ عمومی کشور سال 1391» ـ با 17000 نمونه برای جمعیت بالای 16 سال در 31 استان کشور ـ انجام شده است. برای این سنجش از روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده و نتایج حاکی از آن است که دینداری اثر معنادار و معکوس بر فقر ذهنی دارد؛ یعنی ارتقای دینداری، احساس و ادراک فقر را کاهش میدهد. از نتایج فرعی این پژوهش وجود رابطه معنادار بین فقر ذهنی و متغیرهای درآمد و اعتماد است.
Measurement of fundamental factors of subjective poverty is one of the interdisciplinary issues that has been considered by economists in recent years. Subjective poverty represents the feeling، perception، and belief in poverty in individuals، which appears because of different causes and also be accompanied by objective poverty or without that. The main purpose of this article is to assess the relationship between religiousness and subjective poverty. For the achievement to this goal، the paper uses from data of “study and Measurement of The of Iranin Public Culture Indices plan، (2012)”، that contains from 17000 samples of the population، upper than age 16، conducted in 31 provinces of Iran. The Partial least squares regression (PLS) has been used as the method of data analysis in this research. The Results of the paper indicate that religiousness has a significant and reverse effect on subjective poverty، and the promotion of religiousness reduces the feeling and perception of poverty. Other results show that there is a significant relationship between subjective poverty and variables “income” and “trust”.
خلاصه ماشینی:
هدف اصلي اين مقاله ارزيـابي رابطه دين داري با فقر ذهني است که به کمک داده هاي نتايج موج چهارم «طرح بررسي و سنجش شاخص هـاي فرهنگ عمومي کشور سال ١٣٩١» ـ با ١٧٠٠٠ نمونه براي جمعيت بـالاي ١٦ سـال در ٣١ اسـتان کشـور ـิ انجـام شده است .
در پي همين توجهات و نظريه پردازيها، از سال ٢٠١٢م شبکه راه حل توسعه پايدار Sustainable Development) (Solutions Network به کمک برخي از نويسندگان زير نظر سازمان ملل متحد گزارشي از رتبه بندي شادکامي در ١٥٥ کشور جهان ارائه کرد (٢٠١٧ World Happiness Report)؛ همچنين ليارد بيان ميکند «اقتصاد نيازمند تحولي انقلاب گونه است که در نتيجه آن ارتقاي رفاه ذهني هدف تمام سياست گذاريها قرار گيرد» (ليارد، ٢٠٠٥، به نقل از نيلي و بابازاده خراساني، ١٣٩١، ص ٢٨).
در ادامه مدل فقر ذهني اين پژوهش توصيف شده و اثر اعتماد اجتماعي، درآمد، تحصيلات ، جنسيت ، سلامت و دين داري بر فقر ذهني تبيين ميشود و با استفاده از نرم افزار «PLS-SEM» ميزان اثرگذاري آنها ارزيابي خواهد شد.
براون و تيرني (٢٠٠٩م ) به کمک داده هاي نظرسنجي از افراد مسن چيني نشان دادند رابطه فقر ذهني و دين در اين گروه به شدت منفي است ؛ درحاليکه بيشتر پژوهش ها اين رابطه را مثبت ارزيابي کرده اند؛ همچنين عليرغم نتايج اکثر تحقيقات تأثير دين در افزايش رفاه ذهني براي مردان بيش از زنان است .
٤. تحصيلات در بسياري از تحقيقات ميزان تحصيلات به عنوان يکي از مؤلفه هاي شاخص توسعه انساني بر فقر ذهني اندازه گيري ميشود (افشاري و دهمرده ١٣٩٣، ص ٣٨) و اين اثر مثبت ارزيابي شده است (نجارزاده و سليماني، ١٣٩١، ص ١٥).