چکیده:
دبیرکل سازمان ملل متحد در سال 2003 ضمن تلاش برای متناسب کردن این سازمان با تحولات جدید ناشی از قرن بیست و یکم، کارایی و اثربخشی کارکرد این سازمان را منوط به اتخاذ راهبردهایی جدید دانست و بدین منظور هیأتی عالی (High-Level Panel) متشکل از سیاستمداران و برخی کارشناسان عالی بینالمللی تشکیل داد تا در این راه به وی کمک نموده و رهنمودهایی ارائه نمایند. این هیأت با بهرهگیری از نظر جمعی از علما و کارشناسان (البته بیشتر از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی)، نخست به بررسی نوع تهدیدها و چالشهای امنیتی قرن بیست و یکم و موانع فراروی نقشآفرینی مؤثر سازمان ملل متحد پرداخت و سپس به منظور رفع این تهدیدها، توصیههایی ارائه نمود که «امنیت جمعی تعاملی یا گفتمانی» از این جمله است. گزارش کامل نتیجه کار این هیأت در سال 2004 توسط دبیرکل ملل متحد، منتشر گردید. در این نوشتار با تکیه بر محتوای کار و توصیههای این هیأت، گزارش سال 2004 را در پرتو موازین و آموزههای حقوق بینالملل توسل به زور مورد نقد و تحلیل قرار خواهیم داد. آنچه مسلم است اینکه در اغلب موارد، چه در تحلیل وضع موجود، و تشخیص نوع تهدیدها و علل وقوع آنها و چه در نوع توصیههایی که برای برنامه کاری ملل متحد در قرن جدید ارائه شده است، منافع و مصالح جمعی گسترده از دولتها یعنی دولتهای در حال توسعه، مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
با وجود ممنوعیت اصولی توسل به زور که برخی حقوقدانان آن را تا حد یک قاعده آمره ارتقا داده اند، تجارب زیست بین المللی نشان می دهد که در طول ٤٤ سال پس از تشکیل نظام ملل متحد، کشورهای عضو اغلب این مقررات را نقض نموده و عملا صدها بار از نیروی نظامی استفاده نمودند و شورای امنیت بمانند نهادی فلج شده بندرت توانسته است با تصویب تعداد انگشت شماری از قطعنامه ها بر اساس فصل هفتم و ماده ٥١ منشور، اقدامات معتبری را برای پوشش دادن به اعمال فوق تصویب نماید.
١٧ درگزارش هیأت نیز این مسائل و نگرشهای جدید، حول محور سه پرسش اساسی مطرح شده اند: اولا هنگامیکه کشوری مدعی حق حمله پیشدستانه در دفاع از خود در پاسخ به تهدیدی است که نمی توان آن ر «قریب الوقوع » به مفهوم ماده ٥١ منشور تلقی کرد، منشور چه پاسخی خواهد داد؟ ثانیا در مواردی که به نظر می رسد کشوری به تهدیدی فعلیت یافته و یا بالقوه علیه دیگر کشورها یا مردم خارج از مرزهای خود متوسل می شود اما اعضای شورای امنیت بر سر نحوه اقدام برای مقابله با آن تهدید متفق القول نباشد چه باید کرد؟ و ثالثا در مواردی که تهدیدی اساسا داخلی و علیه مردم همان کشور باشد، وضعیت قانونی توسل به زور چگونه خواهد بود؟ ١.
٧٢ در واقع ، اینکه شورای امنیت بر اساس فصل هفتم منشور بویژه ماده ٤٢ می تواند برای حفظ صلح و امنیت بین المللی به زور متوسل شود و یا آن را برای همه یا برخی از دولتهای عضو ملل متحد تجویز نماید، الزاما بدین معنی نیست که این موارد توسل به زور همواره آ گاهانه و هوشمندانه بوده است .