چکیده:
واژه « مبانی » از جمله واژگانی است که در پژوهشهای حقوقی زیاد به چشم میخورد. با این وجود حقوقدانان در تعریف این واژه و بیان معنای آن اتفاق نظر ندارند. در این پژوهش تلاش میشود با تحلیل تعاریفی که حقوقدانان برای مبانی ارائه کردهاند، نشان داده شود که دو مفهوم « نیروی الزامآور حقوق » و « دلیل اعتبار » از سایر مفاهیم موجهتراند؛ همچنین کوشش میشود که مفهوم واژه مبانی با مفهوم واژههای برابر و نزدیک آن مقایسه شده وجوه تمایز آنها مشخص گردد. به علاوه تعدادی از آثار حقوقی که در آنها واژه مبانی به کار رفته است مورد بررسی قرار میگیرد و از این طریق پرکاربردترین معنای واژه مبانی به کار رفته است مورد بررسی قرار میگیرد و از این طریق پرکاربردترین معنای واژه مبانی و نیز برخی از افراد و مصادیق آن معین میشود.
خلاصه ماشینی:
از این رو، این پرسش به ذهن مـی آیـد که دلیل اختلاف نظر بین تعریف های پیشنهاد شده برای «مبانی» چیست ؟ آیـا ایـن اخـتلاف نظـر را میتوان حمل بر مسامحه در تعبیر کرد؟ یا اینکه تعاریف مذکور با یکدیگر اختلاف جوهری دارنـد؟ به هر حال پرسش اصلی پژوهش حاضر ایـن اسـت کـه مفهـوم و معنـای مبـانی در پـژوهش هـای حقوقی چیست ؟ برابر این پرسش ، انگاره (فرضیه ) زیر را مـی تـوان پیـشنهاد کـرد: مبـانی هـر موضـوع و قاعـده حقوقی ، بنیان های نظری و دیدگاه هایی است که هر اندیشمندی برای اثبات و توجیه وجود صـحت ، درستی و لزوم آن موضوع یا قاعده ارائه میکند.
٣- تعریف مبنا به دلیل اعتبار و مشروعیت نویسنده اثر «مبانی مالکیت فکری» در بیان مفهوم مبنا چنین نگاشته اسـت : «[واژه مبنـا] هنگـامی کـه درباره قاعده حقوقی یا نظام حقوقی معـین بـه کـار مـی رود، در صـدد پاسـخ بـه چرایـی اعتبـار و مشروعیت قاعده و نظام حقوقی است ؛ مثلا در نظام مالکیت فکری وقتی میگـوییم پدیدآورنـده اثـر فکری، دارای حقوق اقتصادی و اخلاقی انحصاری بر پدیده فکری است ، این سوال مطرح مـی شـود که پدیدآورنده چرا چنین حقوقی را دارد و منشأ مشروعیت نظام مالکیت فکری چیست ؟ پاسـخ بـه این سوال ممکن است به جهت مفروض دانستن قاعده حقوقی باشد و یـا تـلاش شـود بـا مباحـث نظری و فلسفی ، پاسخ قانع کننده ای به سوال داده شود و یا در حقـوق اسـلامی بـا اسـتناد بـه منـابع معتبر که حکایت از اراده تشریعی قانونگذار دارد، دلیل معتبر و قابل تطبیق بر مالکیـت فکـری ارائـه 11 گردد».