چکیده:
هدف اقتصاد اسلامی، تثبیت و قاعدهمند شدن رفتارهای اقتصادی، در چارچوب هنجارهای اسلامی است: «لیقوم النّاس بالقسط»؛ بنابراین، بررسی مفهوم و ویژگیهای قواعد رفتاری و تبیین مبانی و رویکردها به آن در بخشهای مختلف اقتصاد اسلامی، ضرورت دارد. مقاله حاضر، با بهرهگیری از ابزارهای تحلیل فقهی و اقتصادی، این دغدغه را دنبال میکند. طبق یافتههای تحقیق، قاعده رفتاری، معادل مفهوم «معروف» در شریعت است و میتوان برای آن شش ویژگی برشمرد: معناداری، ثبات نسبی و پویایی تدریجی، ابتنا بر احساس نیاز ناشی از باورها و عواطف، اتکا به تثبیت سازوکار و زمینههای نهادی، امکان تحقق آگاهانه یا خودجوش و قابلیت قضاوت. در اقتصاد هنجاری اسلامی، قواعد رفتاری در چارچوب الگوهای پویا، ضوابط شرعی باثبات و سیاستهای متغیر ارائه میشود. در اقتصاد اثباتی اسلامی، قواعد رفتاری در قالب کشف سازوکارهای موجود، تعیین نسبت آن با هنجارهای اسلامی و استظهار رفتارهای مکلفین شناخته میشود. در اقتصاد سیاستی اسلامی، مبتنی بر ضوابط شریعت در رفتارسازی، الگوهای تثبیت یا تغییر قواعد رفتاری متناسب با هنجارهای اسلامی، جستجو میشود. قواعد رفتاری اقتصادی مدنظر اسلام، متکی بر مبانی دینی چون استخلاف و استعمار در تولید، تسخیر و اخوّت در توزیع و اعتدال و کفاف در مصرف، قابل تحقق است.
خلاصه ماشینی:
اهمیت شناخت قواعد حاکم بر رفتارها از اینجهت است که دانش اقتصاد یک دانش اجتماعی و اقتصاد اسلامی بخشی از اندیشه اجتماعی اسلام بهمثابه یک کل مترابط است (صدر 1382، 293)؛ بنابراین، لازم است بدانیم در سطح جامعه، عملکردها و رفتارها چه وضعیتی دارد تا بتوانیم بر اساس هنجارهای رفتاری مورد اهتمام اسلام، به تغییر وضع عمومی بپردازیم و دولت اسلامی، بهعنوان طراح و مجری سیاستهای اقتصادی، بتواند سیاستهای مطلوبی را در جهت تغییر الگوهای رفتاری بهسمت الگوهای سالم و سازگار با فطرت و طبیعت انسان شکل دهد.
بنابراین، در راستای تنویر فضای بحث قواعد رفتاری در اقتصاد اسلامی، تحقیق حاضر چهار هدف را دنبال میکند: یک) تبیین مفهوم قاعده رفتاری بر اساس ادبیات قرآن و سنت؛ بنابراین، بنا داریم با استمداد از منابع اندیشه اسلامی به تعریف و تنقیح مفهوم مدنظر خود از قاعده رفتاری بپردازیم و بنا نیست اصطلاح قاعده رفتاری در ادبیات موجود در علوم اقتصادی یا جامعهشناسی را تعریف کنیم و آن را با مفاهیم دینی مقایسه کنیم.
در ادامه، این شش ویژگی موردبررسی قرار میگیرد: الف) معناداری قاعده رفتاری قاعده رفتاری معنادار است، یعنی شبیه پدیدههای طبیعی نیست و لزوما با صرف مشاهده حسی نمیتوان درباره مفهوم و لوازم آن قضاوت کرد؛ زیرا قاعده رفتاری یک رفتار انسانی است و تابع ذهنیتها، باورها، هنجارها و عواطف افراد است (لیتل 1388، 115؛ وینچ 1386، 46)؛ بنابراین، برای فهمیدن و تغییر دادن یک قاعده رفتاری لازم است که به پشتوانههای آن رفتار توجه کرد و به باورها و عواطف عاملان آن دست یافت.