چکیده:
در تمامیجوامع برای عبور از یک مرحله به مرحلهای دیگر از حیات زیستی و اجتماعی، آداب و شایست و ناشایستهایی وجود دارد و یکی از مسائل مهم جوامع در طول تاریخ، تولید مثل بوده که با توجه به مناطق مختلف، باورهای خاص و راهکارهای متفاوتی برای تحقق آن رایج بوده است. بدینسان، پژوهش پیش رو بر آن است با بررسی مسئله باروری و نگرش بدان، راهکارها و روشهایی را که در فرهنگ عامه ایرانی برای تشخیص بارداری و تعیین جنسیت فرزندان و همچنین در پیشگیری از بارداری و سقطجنین موثر بود و یا عواملی را که سبب سقط میشد، بررسی کند. بر این مبنا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی با واکاوی متون ادبی، دینی و تاریخی که فرهنگ عامه ایرانی در آن بازتاب یافتهاست، انجام شد. باروری و ورود عضو جدید به خانواده ایرانی مایه افتخار و مکنت و قدرت شمرده میشد. بنابراین، روشهایی علمی و گاه غیرعلمی برای تشخیص توان باروری یا عقیم بودن زنان وجود داشته که در باروری زنان و جلوگیری از سقط جنین و دشواریزایی موثر بوده است. همچنین با توجه به اهمیت جنسیت و اندامشناسی نوزادان، برای تعیین جنسیت و حتی سلامتی و زیبارویی فرزندان، با آزمایش ادرار و علائم ظاهری بدن باردار پیشبینیها و سعی میشد در این باره با خورانیدن برخی گیاهان دارویی و خوراکیها و میوهها مسبب تغییراتی دلخواه شوند.
خلاصه ماشینی:
در دوره هاي گذشته نيز بنا به دلايل متعدد، اين امر ضرورتي اجتناب ناپذير بوده است و زنان به شيوه هاي مختلفي مانند به کارگيري داروهاي خوردني/ ماليدني، دود دادن زهدان و اعمال جادويي به پيشگيري دائمياز بارداري اقدام ميکرده اند؛ و مهم اينکه در متون طبي نيز بدين موارد اشاره شده است و باورهايي دربارة آن وجود داشت ؛ ازجمله اينکه زن ادرار استر بخورد (طبري، ١٣٩١: ١٨٩)، سرگين پيل را زير خود دود کند (همان جا)، بر ادرار کودک، ادرار کند (ابوبکر يزدي، ١٣٤٦: ١٨؛ طبري، ١٣٩١: ١٨٨)، بر ادرار گرگ ، ادرار کند (عقيلي شيرازي ، ١٣٧١: ٨٣١)، کوبيدة سم قاطر را که در فرهنگ عامه به نازايي شهره بوده است با استخوان مرده مخلوط کند و در غذاي زن بريزد تا بخورد (شکورزاده ، ١٣٤٦: ٩٧).
9 بنابراين ، به سبب نظام حکومتي نظامي گري و نظام اقتصادي ايرانيان ، پسرزايي يک هنر و فضيلت شمرده مي شد و باور بر آن بود که «هر آبستني پسر نمي زايد» (ذوالفقاري ، ١٣٨٨:٢/ ١٨٤٢) و نگرش به نوزاد دختر نامطلوب (جامي ، ١٣٧٨: ٢/ ١٣٩) و بي پسري ، مايۀ حسرت تلقي مي شد: «امسال که سال پسر بود، زن من حامله نبود» (همان ، ١٣٨٩: ١/ ٤٠٢)؛ از اين رو، در تعيين جنسيت ، کوشش بر ترجيح جنس پسر بوده است و آگاهان و متخصصان کهن راهکارها و داروهايي جهت پسردار شدن پيشنهاد ميکردند؛ بدين قرار که زن باردار غذاها و چيزهاي گرم از قبيل مرغ و عسل و شيرة انگور و شيرة نبات بخورد (شکورزاده ، ١٣٤٦: ١٠٢)، خرما و کاسني زياد بخورد (صرفي، ١٣٩٢: ٤٧).