چکیده:
در این نوشتار سعی بر آن است، با بررسی آداب، رسوم و آیینهای سوگواری ذکرشده در دو کتاب قصههای مشدی گلینخانم و جامعالحکایات ـ که دربرگیرنده قصههایی با درونمایه مرگ هستند ـ پی ببریم که گذشتگان ما در قصههای عامیانه، هنگام مرگ عزیزان چه آیینهایی انجام میدادند و چگونه از رنج خود در فراق آنها میکاستند. کتاب قصههای مشدی گلینخانم شامل 110 قصه ایرانی و کتاب جامعالحکایات شامل 46 حکایت، هر دو از گنجینههای مکتوب داستانهای عامه هستند. حاصل این پژوهش ـ که مبتنی بر منابع کتابخانهای و بهصورت توصیفی - تحلیلی انجام شده است ـ نشان میدهد که گذشتگان ما بر اساس آنچه در آثار اشارهشده گفته شد، در برابر این رخداد اجتنابناپذیر، واکنشهایی داشتهاند که در پیوند با مفاهیم آیینی و فرهنگی جامعه و بهگونهای نکوداشت سنتها، درخور تجزیه و تحلیل هستند. رفتارهایی نظیر دستمال سیاه در دست گرفتن، بستن بازوبند سیاه به بازو، سیاهپوش کردن کاخ و دستگاه سلطنتی، کلاه بر زمین زدن، گریبان خود را پاره کردن، بهسر و روی خود زدن، اطعام دادن به مردم هنگام مرگ عزیزان، مراسم سوم و چهلم و سالگرد گرفتن، دفن کردن همسر میت هنگام مرگ با او )انداختن همسر متوفا بعد از مرگ او در چاه(، دفن کردن شخص متوفا در خانه، تاج بر زمین زدن و امثال آن که پس از مرگ نزدیکان، از طرف بستگان مشاهده میشود، بهنوعی بیان ادامه حیات پس از مرگ، طلب آمرزش و رحمت برای متوفا، فراخوانی نیروهای فراسویی برای یاری و همراهی متوفا و ایجاد امید و انگیزه برای بازماندگان است.
خلاصه ماشینی:
٢. بحث و بررسي در دو کتاب جامع الحکايات و قصه هاي مشدي گلين خانم ، بازماندگان متوفا آيين هاي مختلفي در مرگ عزيزان از خود نشان داده اند که در ادامه ، به ذکر آن ها مي پردازيم .
در قصه هاي مشدي گلين خانم هنگام اين سه روز مراسم ، مردم هم زمان شهر را سياه پوش مي کردند و اگر شخص ميت ، تاجر يا پادشاه بود براي او مراسم عزاداري ، متناسب با اموالش مي گرفتند (بيشتر جنبۀ اجتماعي اين مراسم )؛ اما در جامع الحکايات هنگام برگزاري مراسم سوم به مردم اطعام نيز مي دادند.
بنابراين ، با اين وصف مي توان گفت ذکر کردن مراسم سوم در قصه هاي کتاب جامع الحکايات بيانگر اعتقاد ايرانيان گذشته به جهان ديگر است ؛ زيرا آن ها معتقدند تن بعد از مرگ نابود 50 مي شود؛ اما روح جاودان مي ماند و در زندگي ديگر به حيات خود ادامه مي دهد؛ اما در قصه هاي مشدي گلين خانم تنها به جنبۀ اجتماعي اين مراسم توجه شده است .
در قصه هاي مشدي گلين خانم اين مراسم طبق دارايي آن شخص انجام مي گرفت و مردم به عزاداري مي پرداختند (جنبۀ اجتماعي اين مراسم )؛ اما در جامع الحکايات يک هفته در عزاداري کامل بودند و به ذکر دعا و طلب مغفرت براي ميت مي پرداختند (بيشتر جنبۀ اعتقادي اين مراسم ).
نحوة انجام مراسم دهم در قصه هاي جامع الحکايات اين گونه بود که ابتدا ده روز مردم براي ميت ماتم مي گرفتند و بعد او را به خاک مي سپردند.